کتابخانه‌ی خصوصی حبیب سهرابی



نام کتاب: تسخیر لانه جاسوسی ( خاطرات یکی از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام )
نویسنده: سید محمدهاشم پوریزدان‌پرست (۱۳۳۴- )

Taking over the den of spies ( memoirs of one of the students followers of the line of Imam )
By: DR. Sayyed Mohammad Hashem Pouryazdanparast
The Center for: Islamic Revolution Documents
March 2012

نوبت و تاریخ چاپ: چاپ اول ، زمستان ۱۳۹۰
ناشر : مؤسسه فرهنگی و هنری مرکز اسناد نقلاب اسلامی
تعداد صفحات:  ۲۵۶ صفحه.
اندازه صفحات: ۲۴×۱۶/۵
عکس : دارد
شابک:  ۹۷۸۹۶۴۴۱۹۵۶۰۰ | ISBN : 978-964-419-560-0

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: یکشنبه ۱۳۹۸/۰۷/۰۷

* تاریخ مطالعه‌ : مطالعه‌ی اول از شنبه ۱۳ مهر ۹۸ (۱۹:۳۰) تا چهارشنبه ۱۷ مهر ۹۸ (۲۳:۳۳)

 

کتاب تسخیر لانه جاسوسی نوشته دکتر پوریزدانپرست
* معرفی و بررسی:
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
این کتاب، بیشتر به شکل یک مقاله و گزارش است و نه خاطرات؛ خاطرات نویسنده‌ی کتاب شاید در حدود یک صفحه باشد. می‌توان گفت بیشترین مطالب کتاب شامل شرایط و اوضاع ایران در فاصله‌ی بین پیروزی انقلاب تا حمله به سفارت امریکا ( یا به عبارت دیگر علل حمله به سفارت امریکا) ، مختصری از نحوه‌ی تسخیر سفارت و وسایل یافته شده در آنجا که نشان‌دهنده‌ی جاسوسی امریکایی‌ها در زیر پوشش سفارت می‌باشد و همچنین بیانیه‌ی گروه‌های مختلف در حمایت از اقدام دانشجویان می‌باشد.
در واقع اگر کسی می‌خواهد بداند که شرایط کشور در آنروزها چگونه بوده که منجر به حمله‌ی دانشجویان به سفارت امریکا شد و چه گروهایی از اقدام دانشجویان حمایت کردند، این کتاب را بخواند.
نویسنده برای مستند کردن وقایع به رومه‌های آن‌روزها استناد نموده و وقایع را تقریبا به صورت روزشمار بیان کرده است.
و اما چند نکته در مورد کتاب:
+یک نکته در مورد چاپ کتاب اینکه، نداشتن نشانه‌گذاری‌های نوشتاری از جمله ویرگول و پرانتز برای نقل‌قول‌ها، و همچنین جمله‌های بلند و طولانی ،خواندن و فهم مقداری از مطالب را  برایم کمی مشکل کرد.
+همچنین قسمت‌های پایانی کتاب که شامل بیانیه‌هاست برایم خسته کننده بود.
+یک نکته‌ی دیگر اینکه در مورد گروگان‌ها و مسائل مربوط به آن‌ها، مطالبی در کتاب نیامده است.
+ مطلب دیگر اینکه ، کتابی با نام روز خدا» از همین نویسنده چاپ شده است که وقتی فهرست مطالب دو کتاب را با هم مقایسه کردم ، فهمیدم که دو کتاب ، یکی هستند فقط کتاب روز خدا کمی تکیمل‌تر است؛ اینکه چرا با فاصله‌ی یک سال، یک کتاب با دو عنوانِ متفاوت چاپ شده برایم جای تعجب و تأسف دارد. امیدوارم که بودجه‌ی انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی و انتشارات سوره‌ی مهر ، دولتی نباشد!.

 لَعْنَةُ اللّٰهِ عَلَى الظَّالِمِینَ

الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
حبیب سهرابی
بیجار گروس
جمعه ۱۹ مهر ۹۸
www.habibsohrabi.blog.ir

 

​​​​​​کتاب تسخیر لانه جاسوسی


نام کتاب: تسخیر ( اولین روایت مکتوب از درون سفارت تسخیر شده آمریکا در تهران )
نویسنده: معصومه ابتکار
مترجم: فریبا ابتهاج شیرازی

TAKEOVER IN TEHRAN
The inside story of the 1979 U.S. embassy capture
Massoumeh Ebtekar

نوبت و تاریخ چاپ: چاپ سوم ، ۱۳۹۵ ( چاپ اول : ۱۳۷۹ )
ناشر : انتشارات اطلاعات
تعداد صفحات: ۳۴۸ صفحه.
اندازه صفحات: ۱۵×۲۲
عکس : ندارد
شابک:  ۹۷۸۹۶۴۴۲۳۴۵۵۲ | ISBN : 978-964-423-455-2

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: یکشنبه ۱۳۹۸/۰۷/۰۷ 

* تاریخ مطالعه‌ : مطالعه‌ی اول از یکشنبه ۹۸/۰۷/۰۷ (۲۲:۴۷) تا چهارشنبه ۹۸/۰۷/۱۰ (۲۰:۳۲)

کتاب تسخیر نوشته معصومه ابتکار چاپ سوم
* معرفی و بررسی:
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

این کتاب شامل خاطرات نویسنده از دوران تسخیر سفارت امریکا در تهران که بعد به لانه‌ی جاسوسی معروف شد می‌باشد. طبق مطالب کتاب، خانم ابتکار چند روز بعد از تسخیر سفارت و به درخواست یکی از دانشجویان و به دلیل تسلط به زبان انگلیسی و به عنوان مترجم ، به سفارت دعوت می‌شود و به این ترتیب به ماجرای تسخیر سفارت و دانشجویان مسلمان پیرو خط امام وارد شده است . او به اسم مستعار خواهر مری » (مریم) در خارج از کشور و در بین گروگان‌ها معروف بوده است.
 کتاب برای مخاطبان خارجی بخصوص مخاطبان آمریکایی نوشته شده و نام اصلی کتاب تسخیر در تهران » می‌باشد و متن اصلی به زبان انگلیسی می‌باشد. 
خاطرات به صورت روزشمار و تاریخ دقیق نمی‌باشد و در مورد گروگان‌ها و فعالیت‌هایشان کمتر نوشته شده اما در مورد دلایل اشغال سفارت و فعالیت‌ها و اقدامات دانشجویان و کشف اسناد جاسوسی منبع خوبی می‌باشد ؛ البته با توجه به اینکه این کتاب برای مخاطب خارجی نوشته شده اما اوضاع و شرایط و مشکلات و درگیری‌های آن‌روزها به خوبی تشریح و بیان نشده است و به نظر من برای خواننده‌ی خارجی و حتی نسل جوان داخلی ، نارسا و غیرقابل درک است . کتاب تسخیر لانه جاسوسی » نوشته‌ی سیدمحمدهاشم پوریزدانپرست، منبع خوبی برای درک شرایط آنروز می‌باشد.


کتابی است زیبا و دلچسب اما متأسفانه ، جناح‌بازی وی کاری، از زیبایی و مفید واقع شدن کتاب می‌کاهد. 
می‌توان گفت که مطالب کتاب به دنبال تاریخ‌سازی و به اصطلاح ″سنگین کردن وزنه ″ برای جناح ″ اصلاح‌طلبان″ است.
مطالبی که در مورد گروگان‌ها در کتاب آمده شامل: دیدار و ملاقات مادر یکی از گروگان‌ها از ایران و پسرش - چند خطی در مورد ۲ گروگان‌ زن - فرار بیل بلک و یکی دیگر از فرار ها - رادیوی یده شده - دلیل مصاحبه و فیلمبرداری از گروگان‌ها قبل از آزاد شدن . در مورد ۶ امریکایی که با کمک سفارت کانادا از ایران فرار کردند مطلبی نیامده است. 
کتاب فاقد عکس و تصویر می‌باشد که با توجه به تصاویر موجود از آن روزها ، جای تعجب دارد و اضافه کردن عکس به کتاب بر جذابیت آن می‌افزود. 

اما مطالب ی کتاب: 
مطلبی که در مورد تسخیر سفارت آمریکا در چند دهه‌ی گذشته مورد کند و کاو و بررسی قرار نگرفته ، تبعات آن و مشکلات کشور بعد از این ماجراست و جالب این که خانم ابتکار هم تقریبا به طورمستقیم به این موضوع اشاره می‌کند. 

عملکرد و رفتار دانشجویان سال ۱۳۵۸  و یا به قول خانم ابتکار و آقای ‌خوئینی‌ها، اصلاح‌طلبان امروز ، در اشغال سفارت امریکا و گروگانگیری کارمندان و جاسوسان آنجا، برای ایران و بیشتر مردم !، گران تمام شد و جنگ نظامی ، تحریم و جنگ اقتصادی که تا امروز هم ادامه دارد ، ازدستآوردهای آن بود . اینجاست که ارزش حدیث :  مؤمن ، عاقل و چیز فهم و محتاط است.(قال رسول الله (ص): المؤمن کیس الفطن الحذر :  منبع ) معلوم می‌شود چراکه به جای تندروی  باید با میانه‌روی و زیرکی به جنگ دشمن می‌‌‌‌‌‌‌‌رفتیم.

چند دهه بعد از اشغال سفارت آمریکا ، اصلاح‌طلبان ،آن اقدام را که خودشان مرتکبش شدند - و مشکلات بسیاری را برای کشور به وجود آورد- اشتباه می‌دانند و جالب اینکه امروزه حل مشکلات کشور را به ارتباط و مذاکره‌ی با آمریکا گره زده‌اند! جالب‌تر اینکه همان زمانی که این جماعت ، سفارت آمریکا را اشغال کرده بودند،‌بودند عده‌ایی که می‌گفتند که این کار درست نیست چراکه برای حل مشکلات کشور به ارتباط با آمریکا نیاز داریم؛ امّا این جماعت، چند دهه‌ی بعد و بعد از تحمیل مشکلات و دردهای فراوان به ملت و مملکت ، تازه می‌خواهند به سال ۵۸ برگردند و بعد از تحقیرآمریکا ، با این کشور ارتباط برقرار کنند! حالا فکر کنید به آن شعار به عقب بر نمی‌گردیم » .

 اما امروز چه چیزی مهم است؟ 

امروز مهم این است که بفهمیم : دانشجویان آن‌روز و اصلاح‌طلبان امروز ( و یا هر اسم و عنوان وجناحی ) که ″ هدفشان ارتباط با آمریکاست ″ ، آیا در هدفگذاریشان اشتباه نمی‌کنند همانطور که در سال ۵۸ و در ماجرای گروگانگیری اشتباه کردند؟!  از کجا معلوم که اینکار امروزشان هم اشتباه نباشد و چند دهه‌‌ی بعد بفهمند و بفهمیم که اشتباه کرده‌اند و در طول این مدت ، عمر و زندگی و عزیزانمان گرفتار و گروگان اشتباه این عده شوند ؟ دردآورش اینجاست که تاوان اشتباهاتشان را ما و عزیزانمان باید بدهیم و حقوق و لذت و جایگاه اجتماعی و پاداش و لذتش را آن‌ها و عزیزانشان می‌برند! . آن‌روز در تسخیر سفارت آمریکا داغ بودند و امروز هم برای ارتباط با آمریکا داغ هستند !

 

خانم ابتکار در فصل آخر کتاب به تعریف و تمجید از دوره‌ی ریاست‌جمهوری آقای خاتمی پرداخته و آن را گل وبلبل ثبت فرموده‌اند! اگرچه آن‌موقع دانش‌آموز دوره‌ی راهنمایی بودم و از مسایل ی آگاهی چندانی نداشتم و به لطف سوءاستفاده‌ی یکی از معلمین دوره‌ی راهنمایی ، کمی - در حدود چند پوستر- برای آقای خاتمی تبلیغ کردم و بعد هم به عنوان رأی اولی به ایشان رأی دادم اما بعید می‌دانم برای من و خانواده‌هایی مثل خانواده‌ی من ، چنان دوران گل و بلبلی بوده باشد البته مطمئنا برای خانم ابتکار و خانواده‌هایی امثال خانواده‌ی ایشان - در هر دولت و حکومتی - وضع به گونه‌ایی دیگر بوده و هست. این تعریف‌ها ، من را به یاد دولت فعلی ، دولت تدبیر و امید ،انداخت و مشت نمونه‌ی خروار است. 

در همین دولت تدبیر و امید، حرف از افزایش قیمت‌ها با شیب ملایم می‌زدند اما قیمت اجناس به صورت ماهانه ، هفتگی ، روزی ، ساعتی و یهویی چند برابر شد ؛ در همین مواقع ، حرف از کاهش نرخ تورم می‌زدند ، وقتی می‌پرسیدند : چطورنرخ تورم کاهش یافته اما قیمت اجناس بالا رفته ؟ می‌فرمودند : کاهش نرخ تورم به معنای کاهش قیمت اجناس نیست بلکه یعنی قیمت اجناس ، یهویی بالا نمیره بلکه آروم آروم گران میشه !!! . و امّا ، اما آنروزی که افزایش قیمت اجناس،بخصوص اجناس ضروری و مورد نیاز مردم ، باعث آزار و نیتی اکثر مردم بود ( و حالا هم هست ) ، سر وصدایی راه انداخته بودند برای کنترل قیمت خودرو ! ( دقت کردی چی شد؟ ) جالب اینکه درنهایت قیمت خودرو هم افزایش چند برابری یافت .  بگذریم از حرف زدن در مورد قیمت رب گوجه‌فرنگی  که قرار است تا دو ماه دیگر کاهش یابد.  حالا یک سؤال از شما ، شما خواننده‌ی این نوشته دارم : اگر این جماعت ! ده-بیست سال دیگر ، بخواهند کتابی در مورد امروز و دولت آقای چاپ کنند ، چه چیزی می‌نویسند؟!

 اگر نوشتند که این دوران ، چنین و چنان عالی بود البته دروغ ننوشته‌اند ، بله عالی بود اما برای خودشان و ثروتمندان ونورچشمی‌ها و طرفدارانشان ؛ چرا که به لطف دولتشان ، قیمت دارایی‌هایشان چند برابر شده و میزان دست‌مزدها وحقوقشان افزایش یافته و . سطح زندگی اکثر مردم بهتر شده است .»(ص۳۳۲).

 

 

الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ و لَعْنَةُ اللّٰهِ عَلَى الظَّالِمِینَ

حبیب سهرابی

بیجار گروس

پنج‌شنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۸
۱:۲۹ بامداد

www.habibsohrabi.blog.ir

 

کتاب تسخیر نوشته معصومه ابتکار چاپ سوم

 

 

 

 

 

 


نام کتاب: هزار و یک پرسش و پاسخ علمی ( جلد اول)
ترجمه و گردآوری: محمود حکیمی

نوبت و تاریخ چاپ: چاپ سوم ، ۱۳۷۵
ناشر : انتشارات قلم
تعداد صفحات: ۲۳۷ صفحه.
اندازه صفحات: ۱۶×۲۴
عکس : دارد
شابک:   ۹۶۴۳۱۶۰۱۷۳| ISBN : 964-316-017-3

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: ۱۳۹۷/۱۱/۰۹ سه‌شنبه

* تاریخ مطالعه‌ : مطالعه‌ی اول در تابستان ۱۳۹۸

نام کتاب: هزار و یک پرسش و پاسخ علمی ( جلد اول) ترجمه و گردآوری: محمود حکیمی  نوبت و تاریخ چاپ: چاپ سوم ، ۱۳۷۵ ناشر : انتشارات قلم
* معرفی و بررسی:
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
این کتاب در ۷ فصل به پرسش‌های تاریخی و علمی مربوط به آن بخش پاسخ می‌دهد که شامل : علوم پایه - عالم هستی و فضا - اختراعات- قلمرو جانوران - ورزش - هنر هفتم ، سینما.
منابع کتاب بر اساس اطلاعات و منابع اروپایی و غربی است لذا از شرق و کشورهای آسیایی و آفریقایی مطالب چندانی در این کتاب وجود ندارد.
چون بعضی فصل‌های کتاب، جذابیت زیادی برایم نداشت لذا مطالعه‌ی آن طولانی شد.


الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
حبیب سهرابی
بیجار گروس
۵ مهر ۱۳۹۸

www.habibsohrabi.blog.ir

 

کتاب هزار و یک پرسش و پاسخ علمی به کوشش محمود حکیمی انتشارات قلم چاپ سوم ۱۳۷۵


نام کتاب: ۴۴۴ روز( خاطرات گروگانها از دوران تسخیر لانه جاسوسی امریکا)
گردآورنده: تیم و
مترجم: دکتر حسین ابوترابیان

444 Days : The Hostages Remember
Compiled by : Tim Wells
Pub. by : Harcourt Brace Jovanovich, New York , 1985.


نوبت و تاریخ چاپ: دوم ، بهار ۱۳۶۸
ناشر : مرکز نشر فرهنگی رجاء
تعداد صفحات: ۶۹۶ صفحه.
اندازه صفحات: ۲۱×۱۴
عکس : دارد
شابک: ندارد

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: شنبه  ۹۸/۰۶/۰۲ 

* تاریخ مطالعه‌ : مطالعه‌ی اول از شنبه ۹ شهریور ۱۳۹۸ (۲۲:۳۰) تا چهارشنبه ۳ مهر ۹۸ (۲۲:۳۶)

کتاب ۴۴۴ روز نوشته تیم و ترجمه حسین ابوترابیان چاپ دوم سال ۶۸

 

* معرفی و بررسی:

بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

این کتاب ، شامل خاطرات گروگان‌های امریکایی از دوران اسارتشان در ایران می‌باشد که در سال ۱۳۵۸ شمسی و در  پی ماجرای تسخیر سفارتخانه‌‌ی  امریکا در ایران (یا همان لانه‌ی جاسوسی) به دست دانشجویان پیرو خط امام اتفاق افتاد و مدت ۴۴۴ روز ادامه یافت . کتاب توسط فردی به اسم ″ تیم و ″ گردآوری شده است ؛ نامبرده در مقدمه‌ی کتاب  ، علت جمع آوری خاطرات را دانستن وضع گروگان‌ها در دوران اسارتشان به دور از تبلیغات و هیاهوی رسانه‌های امریکایی عنوان کرده و می‌نویسد: کتابی که در دست دارید بعنوان ردیّه بر تبلیغات ناروای رسانه‌های امریکایی تلقی می‌شود و انتشار آن کوششی است برای نمایاندن حقایق دوران اسارت گروگانها؛ که به صورت گردآوری خاطراتشان و تهیه مطالب دست اول از زبان خود آنها تدوین شده است. ( ص۱۴ ترجمه فارسی ).
ترجمه‌ی کتاب ، روان و خوب است و از آقای دکتر ابوترابیان، بابت ترجمه روان و قابل فهم و همچنین زحمت ترجمه، تشکر می‌کنم.

کسانی که می‌خواهند بدانند وضعیت و شرایط و محل نگهداری گروگان‌ها چگونه بوده است ، این کتاب را بخوانند.

خیلی وقت بود که دوست داشتم  در مورد ماجرای سفارتخانه‌ی امریکا در تهران و به عبارت درست، لانه‌ی جاسوسی  ، کتابی بخوانم، به خصوص در مورد گروگان‌ها و نحوه‌ی نگهداری و محل نگهداری و مسایل مربوط به آنها . بعد از خواندن این کتاب از این احساس و خواسته‌ی خود پشیمان نشدم و با چند کتاب دیگر در این مورد هم آشنا شدم. اما چرا خواندن این کتاب و کتابهایی در مورد این ماجرا ، دارای اهمیت است؟!
عمل دانشجویان در تسخیر لانه جاسوسی امریکا، در ابعاد مختلف برای کشور گران تمام شد و یا در ظاهر اینطور به نظر می‌رسد. به نظر می‌رسد - حداقل در ظاهر امر- که بیشتر مشکلات ایران ، بعد از این ماجرا اتفاق افتاده است از جمله تحریم ‌ها ، شروع جنگ، بلوکه شدن پولهای ایران و غیره. نمی‌گویم که به طور حتم و یقین ، تسخیر لانه‌ی جاسوسی عامل مشکلات اصلی و مهم کشور بوده است بلکه می‌گویم به نظر می‌رسد ″ عامل اصلی ″ این مشکلات بوده باشد.
 اگر دانشجویان ، لانه‌ی جاسوسی  را اشغال نمی‌کردند آیا الان وضع کشور از نظر اقتصادی همینگونه بود؟ البته با توجه به خوی و خصلت و فرهنگ امریکایی که نمونه‌ای از آن در این کتاب آمده است ، زورگویی و بی منطق بودن و خود را صاحب و ارباب دانستن حکومت امریکا و دست‌پرورده‌هایش ، باز هم اجازه‌ی زندگی راحت را به ما نمی‌داد.
جالب و یا عبرت و یا بازی روزگار اینکه، بعضی از همان افرادی که آن روزها از دیوار سفارت امریکا بالا رفتند و یا در اینکار همکاری داشتند امروز از پیروان جریانی هستند که دنبال مذاکره و ارتباط با امریکا می‌باشند ؛ شاید از این افراد ، معروفترین و شناخته شده‌ترینشان خانم معصومه ابتکار باشد.

در مورد لانه‌ی جاسوسی بودن سفارتخانه‌ی امریکا همین بس است که بدانیم موضوع شنود و جاسوسی از سران اروپا در چند سال اخیر توسط سفارتخانه‌های امریکا در اروپا، سر و صدایی به پا کرد که خود ، گواه و سندی است بر این موضوع.
مطلب دیگر اینکه فیلمی به نام آرگو توسط امریکا ساخته شده که در پیامد همین ماجرای گروگانگیری می‌باشد و مربوط به فرار ۶ نفر از اعضای  سفارتخانه‌ی امریکا می‌باشد که خاطرات آنها نیز از زبان خودشان در همین کتاب آمده است. جالب اینکه جمهوری اسلامی ایران به جز چند جلد کتاب در مورد موضوع سفارتخانه‌ی امریکا ، چیز دیگری ندارد  اما در جایی خواندم که امریکاییها چندین جلد کتاب ( شاید بیش از ۴۰ جلد ) نوشته‌اند و این اواخر هم یک فیلم ساخته‌اند.
لازم به ذکر است که کتاب دیگری به این اسم وجود دارد که شامل خاطرات کارتر » رییس‌جمهور امریکا می‌باشد توسط خود او نوشته شده است.

 اما نکاتی که در کتاب برایم جالب بود:
+ توضیحات و اطلاعات عمومی مترجم که در پاورقی کتاب آمده ، مفید و به جا و خواندنی است.
+ رفتار مؤدبانه و اخلاقی دانشجویان با گروگان‌ها به جای رفتار خصمانه و خشن و نابهنجار  که  اکثر گروگانها به آن اشاره کرده‌اند ؛ بر خلاف رفتار ناپسند بعضی امریکاییها با ایرانیان مقیم امریکا که بعضی از آن در فیلم آرگو نمایش داده شده است.
+ سوء استفاده‌ی گروگان‌ها از رفتار ملایم و مؤدبانه و احساسات انسانی و عقاید دانشجویان.
+ اشغال سفارت در تاریخ ۱۳ آبان ۱۳۵۸ ( لازم به ذکر است که در تاریخ ۲۵ بهمن ۵۷ هم حمله‌ای به سفارتخانه صورت گرفته بود که عاملین آن را متوجه نشدم که چه کسانی بوده‌اند).
+ تعداد گروگان‌ها ۶۳ نفر بود‌ه‌اند که البته در نهایت به ۵۲ نفر رسیدند چون تعدادی از قبل آزاد شدند.
+ ۶ نفری که با کمک سفارت کانادا از ایران فرار کرده بودند حدود ۳ ماه در ایران ، مخفی زندگی می‌کرده‌اند که جای تأمل و تفکر دارد.
+ در متن کتاب ، هیچ گفتگو و مصاحبه‌ای از دو زن گروگان وجود ندارد البته از افراد دیگری نیز مصاحبه وجود ندارد ولی از آنجایی که تنها این دو زن بعنوان گروگان در تمام ۴۴۴ روز در ایران حضور داشته‌اند لذا کمی عجیب است که چطور هیچ خاطره‌ای از آن‌ها چاپ نشده است!.
+ موضوعی که در کتاب برایم عجیب بود و جلب توجه می‌کرد خودبرتربینی امریکاییها و به عبارتی دیگر ، تحقیر اعتقادات و علایق و احساسات دانشجویان بود و اینکه نباید از امریکا متنفر باشند و دست از حمایت از انقلاب و امام بردارند و خنده دار اینکه بعنوان تنبیه دانشجویان، آنها را بدون   آمریکا ییها  در ایران تنها بگذارند!.

+ قدرت تبلیغات و رسانه‌ای امریکا به حدی بوده ( و هست ) که خود گروگان‌ها هم از آن تعجب کرده‌اند . حیرت و تعجب گروگان‌ها از خوشحالی و استقبال در الجزایر و به‌ویژه مردم آلمان در صبح زود جالب توجه و تفکر است. 

موضوعات دیگری که برایم جالب توجه بود تا در کتابهای نوشته‌ شده توسط دانشجویان پیگیری کنم شامل:
رادیوی یده شده توسط گروگان‌ها - بازرسی از اتاق گروگانها و پیدا نکردن رادیوی مخفی شده در بالش - ماجرای فرار یکی از گروگانها به نام بیل بلک - گروگانی که برای دانشجویان خبرچینی می‌کرد - ماجرای خودکشی دو گروگان : یکی با زدن رگ دست و دیگری کوبیدن سرش به دیوار - ماجرای ۶ نفر فراری - چسباندن عکسهای خانوادگی به دیوار.

 

الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ

حبیب سهرابی

بیجار گروس

۴ مهر ۹۸

www.habibsohrabi.blog.ir

 

صفحه ای از کتاب ۴۴۴ روز

 

 

اسامی تعدادی از دانشجویان پیرو خط امام


نام کتاب: مأموریت در ایران
نویسنده: ویلیام سولیوان ( آخرین سفیر آمریکا در ایران )
مترجم: محمود مشرقی

Mission To IRAN
William h. Sullivan

نوبت و تاریخ چاپ: چاپ سوم، بهمن ۱۳۶۱
ناشر : انتشارات هفته ( خردمند جنوبی، آذرشهر، نبش فریدونشهر، شماره۲۳ ، طبقه ششم، تلفن: ۸۳۶۳۶۴)
تعداد صفحات: ۲۰۰ صفحه.
اندازه صفحات:۲۱×۱۵
عکس : ندارد
شابک:   ندارد

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: روز چهارشنبه، ۱۳۹۶/۱۰/۰۶ (کتابخانه عمومی شماره ۲ بیجار ، معاوضه با کتاب)

* تاریخ مطالعه‌ : مطالعه‌ی اول از شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۸ (۱۶:۰۶) تا شنبه ۹ شهریور ۱۳۹۸ (۱۷:۳۳).

کتاب ماموریت در ایران نوشته ویلیام سولیوان ترجمه محمود مشرقی


* معرفی و بررسی:
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
این کتاب، خاطرات آخرین سفیر کشور ایالات متحده‌ی آمریکا از دو سال مأموریتش در ایران می‌باشد. این دوسال، همزمان با سقوط رژیم پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران می‌باشد که بر ارزش خواندن کتاب افزوده است. لازم به ذکر است که او، تقریبا یکسال قبل از تسخیر سفارت توسط دانشجویان پیرو خط امام ، از ایران خارج می‌شود و استعفا می‌دهد.

ترجمه ، روان و قابل فهم می‌باشد که جا دارد از مترجم کتاب، تشکر شود.


 خاطرات ویلیام سولیوان ، شامل اطلاعاتی تقریبا جامع و جالب از اوضاع ایران در دوران حکومت شاه و به ویژه ۲ سال پایانی حکومتش - از جنبه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی، نظامی، وابستگی به امریکا و غیره- می‌باشد. تسلط و آگاهی نویسنده از اوضاع و احوال ایران، خیره کننده می‌باشد و می‌توان گفت که این کتاب ، سندی است بر اینکه امریکایی‌ها در ایران ، علاوه بر هر فعالیت دیگری، به جمع‌آوری اخبار و اطلاعات و در یک کلمه به جاسوسی هم مشغول بوده‌اند چرا که اطلاعات یک سفیر و تلاش او برای بدست آوردن اخبار و اطلاعات در این حد ، حیرت انگیز است!.

+ فهرست مطالب کتاب: اشاره - مقدمه نویسنده - مأموریت تهران - تهیه مقدمات در واشنگتن - ورود به تهران - نخستین دیدار با شاه - دیدارهای ی - اقتصاد ایران - نیروهای مسلح ایران - اسلام شیعه - ساواک - بازرگانان، نفت و روشنفکران - آواکس و اوپک - دید و بازدیدهای رسمی - غرش طوفان - ایام مرخصی - حکومت نظامی و کشتار - عقب نشینی گام به گام ( تغذیه تمساح ) - دولت نظامی - مانورهای ی - فرستادگان واشنگتن - فکر کردن به آنچه فکر کردنی نیست- مأموریت إلْیوت- مأموریت هایزر - بحران عمیق تر می‌شود - حمله به سفارت - عاقبت کار - متمم - فهرست اعلام.

 

عکس روی جلد کتاب ، مربوط به فصل حمله به سفارت » می‌باشد.


یکی از فواید خواندن اینگونه کتاب‌ها، مقایسه‌ی اوضاع و احوال قبل و بعد از انقلاب و بررسی عملکرد مسئولین است. شاید امروزه از نظر نظامی و دخالت‌های بیجا ( که این کتاب، سندی برای این حرف است)، به امریکا وابسته نباشیم اما مطمئنا ، بی‌عدالتی و تبعیض و بسیاری مسائل اجتماعی دیگر ، همچنان وجود دارد!.
 لَعْنَةُ اللّٰهِ عَلَى الظَّالِمِینَ


الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
حبیب سهرابی
بیجار گروس
۹ شهریور ۱۳۹۸

www.habibsohrabi.blog.ir

 

صفحاتی از کتاب مأموریت در ایران نوشته ویلیام سولیوان ترجمه محمود مشرقی چاپ انتشارات هفته سال۶۱


نام کتاب: اعترافات ژنرال ؛ خاطرات ارتشبد عباس قره باغی (مرداد-بهمن ۵۷)
نویسنده: عباس قره باغی

نوبت و تاریخ چاپ: چاپ اول ، ۱۳۶۴ ، تهران
ناشر : نشر نی
تعداد صفحات:  ۴۵۵ صفحه
اندازه صفحات: ۲۱×۱۵
عکس : ندارد
شابک: ندارد 

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: پنج‌شنبه ۱۳۹۷/۰۹/۱۵ 
(۱۱:۱۷:۱۵) خرید از سایت اینترنت iketab

* تاریخ مطالعه‌ : مطالعه‌ی اول از جمعه ۹۸/۰۵/۱۸ (۲۲:۳۲) تا شنبه ۹۸/۰۵/۲۶ (۰۱:۳۶ بامداد)

کتاب اعترافات ژنرال نوشته عباس قره باغی
* معرفی و بررسی:
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

این کتاب ، شامل خاطرات آخرین فرمانده‌ی ارتش شاهنشاهی و عضو شورای سلطنت ، به اسم ارتشبد عباس قره باغی از اوضاع ایران در سال ۱۳۵۷ خورشیدی می‌باشد. البته وی به مدت حدوداً دوماه -قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تا روز ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ - فرمانده‌ی ارتش شاهنشاهی بوده است. به عبارت دقیق‌تر، خاطرات ارتشبد قره‌باغی از زمان تشکیل دولت ″ شریف امامی ″ تا زمان پیروزی انقلاب است.
عباس قره باغی را از آنجا می‌شناسم که او بعد از پیروزی انقلاب ، به مدت ۱۲ ماه در ایران و در تهران ، مخفی شده و سپس با مدارک جعلی از طریق فرودگاه ، از ایران خارج می‌شود که برایم جالب توجه بود. وقتی این کتاب را سفارش دادم، فکر کردم که همان خاطرات ۲ سال مخفی شدنش در ایران است اما وقتی کتاب به دستم رسید متوجه شدم که آن کتاب نیست ولی بعد از خواندن کتاب، از خرید آن خوشحال شدم چرا که از نظر من کتابی تاریخی و مهییج  بوده و ارزش خواندن دارد.
اگرچه مطالب نادرست و یا برداشت‌های غلط و یا اطلاعات نادرست هم در کتاب وجود دارد و بخصوص در جاهایی، بختیار- آخرین نخست وزیر شاه - را بسیار گنده نشان داده، به طوریکه اشتباهات و تبانی او باعث پیروزی انقلاب شده است اما با این‌حال، مطالب جالب و نکات ریزی در کتاب هست که به آن، ارزش خواندن می‌دهد.
می‌توان گفت که این کتاب، بخش اول خاطرات ارتشبد قره باغی است و کتاب دیگرش در مورد ۲ سال مخفی شدنش در ایران، بخش دوم خاطرات اوست، به عبارت دیگر ، این کتاب، جلد اول خاطرات اوست که در آن به تشریح اوضاع آخرین روزهای حکومت شاهنشاهی و اوضاع ارتش و وضعیت ایران و پیروزی انقلاب و همچنین به دفاع از خود در مقابل گفته‌های شاهپور بختیار، آخرین نخست وزیر شاه که گفته بود ارتش خیانت کرد، می‌پردازد.
این کتاب در اصل به اسم حقایقی درباره‌ی بحران ایران » در سال ۱۳۶۲ و در پاریس به چاپ رسیده که در ایران به نام اعترافات ژنرال » چاپ شده است.
در کتاب، به مطالب زیادی اشاره شده و پاسخ سؤال‌های زیادی داده شده است. همچنین منبع مناسبی برای درک شرایط و اوضاع آن روز ایران می‌باشد؛ بخصوص اینکه، این کتاب توسط یکی از طرفدران شاه نوشته شده ، به همین دلیل ، جواب سؤال‌های مهمی در آن وجود دارد . مثلا: 
عوامل نیتی مردم و به خصوص عوامل نیتی در ارتش - آیا شاه از آمریکا تأثیر می‌گرفت؟ - ماجرای میدان ژاله ( آهنگ ″ ژاله خون شد″) - میزان حضور مردم در تظاهرات ضد حکومتی - میزان دخالت قدرتهای خارجی در حکومت شاه - آیا از اول هم قرار بود که حکومت، ″ جمهوری اسلامی ″ باشد؟ و غیره.

و حرف آخر، در این کتاب، مسائلی از کشور و مشکلاتی از حکومت آن روزگار بیان شده که از علل انقلاب و نیتی مردم بوده است مثل فساد مالی و یا تبعیض ؛ جالب اینکه امروزه بعد از گذشت ۴۰ سال از پیروزی انقلاب و تحمل ۸ سال جنگ تحمیلی و تحمل شرایط سخت زندگی، این مشکلات و مسائل همچنان در کشور وجود دارند و حکومت در رفع آن‌ها درمانده شده و یا خود ، از عوامل به وجود آمدنش بوده است.
 انگار که از نظر ناتوانی در برقراری ″عدالت اجتماعی″ و ″ قطع دست ها ″ ، در همان شرایط حکومت قبلی، توقف کرده‌ایم!. مگر نه اینکه یکی از علل انقلاب - به شهادت این کتاب- نیتی از تبعیض و فساد مالی بوده است؟! پس به چه علت ، حکومت در خشکاندن ریشه‌ی فساد و مهمتر، خشکاندن ریشه‌ی تبعیض، ناتوان بوده و به مشکلات حکومت قبلی دچار شده است؟!
جالب اینجاست که شاه و نخست وزیران و عُمالش از حل مشکلات آن‌روز کشور ، ناتوان بوده و فقط حرف میزدند؛ دقیقاً مثل ″ حضرت جنابعالی!″ و دار و دسته‌اش که از حل همان مشکلات ( دقت کردی ، همان مشکلات ) ، عاجز و ناتوان هستند و کارشان هم فقط حرف زدن است! 

 لَعْنَةُ اللّٰهِ عَلَى الظَّالِمِینَ


الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
حبیب سهرابی
بیجار گروس
۲۶ مرداد ۱۳۹۸
(۰۳:۱۱ بامداد)
www.habibsohrabi.blog.ir

صفحه ای از کتاب اعترافات ژنرال


نام کتاب: سی و سه گلوله
نویسنده: اسماعیل بیشکچی (۱۹۳۹ م.)
ترجمه: بهزاد خوشحالی (۱۳۵۱)

نوبت و تاریخ چاپ: چاپ اول ۱۳۷۹
ناشر : انتشارات نورعلم ( همدان ، دانشگاه بوعلی سینا، صندوق پستی ۶۵۱۷۵۴۱۵۶ ، تلفن ۸۲۲۴۹۴۰ )
تعداد صفحات: ۱۵۵ صفحه.
اندازه صفحات: ۲۴×۱۶
عکس : ندارد
شابک: ۹۶۴۷۰۷۳۱۰۰  | ISBN : 964-7073-10-0

* محل نگهداری کتاب: کتابخانه هلال احمر شهر بیجار

* تاریخ مطالعه‌ : مطالعه‌ی اول از دوشنبه ۱۴ مرداد ۹۸ ( ۰۰:۰۹ ) تا یکشنبه ۲۰ مرداد ۹۸ (۱۸:۳۹)

کتاب سی و سه گلوله نویسنده اسماعیل بیشکچی ترجمه بهزاد خوشحالی چاپ اول ۱۳۷۹ انتشارات نورعلم


* معرفی و بررسی:
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

این کتاب در مورد تیرباران غیر قانونی ۳۳ نفر از اهالی کردستان ترکیه در سال ۱۹۴۳ م. می‌باشد که طبق مطالب کتاب ، رهبر آن زمان ترکیه، ″ عصمت اینونو ″ ، به گونه‌ای در این ماجرا و جنایت نقش داشته است. عصمت اینونو جانشین ″ آتاتورک ″ بوده؛ مصطفی کمال» مشهور به آتاتورک، رفتاری شبیه به رضاخان در مقابله با دین داشته است.

کتاب به صورت قصه و داستان نیست بلکه به صورت مستند و بر اساس اسناد و مدارک می‌باشد. همچنین نویسنده ، واکنش مجلس و دانشگاه‌ها و احزاب ی و مطبوعات ترکیه و افراد و اشخاص مختلف را در خصوص این جنایت و به طور کلی ، درباره‌ی مسئله‌ی کُردها در ترکیه، مورد بررسی و نقد قرار می‌دهد.
نکته‌ای که در مورد برخی مطالب به ذهنم رسید این است که این نقد و بررسی در ″ بعضی مواقع″ ، حالت غیر منطقی به خود می‌گیرد و در حالی‌که از نژاد پرستی تُرکی » انتقاد می‌شود اما خود هم به نوعی به نژادپرستی نزدیک شده است‌.

ترجمه روان و قابل فهم است.

مطلبی که در کتاب برایم گنگ بود این‌ است که معلوم نیست که همه‌ی مطالب کتاب از نویسنده‌ی اصلی یعنی اسماعیل بیشکچی است یا اینکه شامل اظهار نظرهای آسوس هردی »، مترجم زبان تُرکی نیز می‌باشد.

فهرست مطالب کتاب عبارت است از :
مقدمه - بخش اول: سی و سه گلوله - بخش دوم : ت داخلی ترکیه و روابط خارجی در سال ۱۹۴۳ - بخش سوم : بازتاب گفتگوهای پارلمان در مورد فاجعه‌ی سی و سه گلوله در مطبوعات ترکیه - بخش چهارم : گزارش کمیسیون تحقیق پارلمان - بخش پنجم: واکنش دانشگاه‌های ترکیه در برابر مسأله کرد و بررسی آن - بخش ششم : واکنش چپ ترکیه و نهضت سوسیالیست ترک در مقابل مقاومت ملی کرد، کوچ‌های اجباری و جنایت سی و سه گلوله - بخش هفتم: حزب خلق جمهوری و چالدران ( اوزالپ) ۱۹۳۰، چالدران ۱۹۴۳ و چالدران ۱۹۷۶ - بخش هشتم: گزیده‌ای از اندیشه‌های حلمی اوران و عونی دوغان - بخش نهم : سرانجام - ضمیمه : مختصری درباره‌ی احزاب و گروه‌های ی ترکیه.


الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
حبیب سهرابی
بیجار گروس
۹۸/۰۵/۲۰

نمونه ای ازکتاب سی و سه گلوله نویسنده اسماعیل بیشکچی ترجمه بهزاد خوشحالی چاپ اول ۱۳۷۹ انتشارات نورعلم


نام کتاب: مواد مخدر آرزوها را می‌کُشد
نویسنده: ژان-پل او
مترجم: دکتر امان اله ترجمان

Les reves meurent Sous La droque

Aupourrain, Jean Paul

 

نوبت و تاریخ چاپ: چاپ دوم ، مهر ۱۳۷۸
ناشر : انتشارات پَر شکوه
تعداد صفحات: ۳۰۸ صفحه.
اندازه صفحات: ۲۴×۱۶
عکس : ندارد
شابک:  ۹۶۴۹۲۰۷۱۳ | ISBN : 964-9-207-1-3

* تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: سه‌شنبه ۱۳۹۷/۰۹/۲۰

* تاریخ مطالعه‌ : مطالعه‌ی اول از تیر ماه تا ۱۷ مرداد ۹۸ (۰۰:۴۳)

کتاب مواد مخدر آرزوها را می کشد
* معرفی و بررسی:
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

این کتاب، داستان زندگی یک معتاد فرانسوی به قلم خودش است به عبارت دیگر، این کتاب ، خاطرات نویسنده‌ی آن از دوران اعتیادش تا زمان ترک مواد مخدر می‌باشد.
داستان کتاب مربوط به دهه‌ی ۵۰ خورشیدی است.

ترجمه ، روان و خوب است‌.
می‌توان گفت که مطالب کتاب ، داستانی جذاب و ماجراجویی می‌باشد که مخلوطی از مطالب اجتماعی و انتقادی، طنز و بامزه، عرفانی و جذاب ، تکراری و ملال آور و روزمرگی و آموزش می‌باشد. 
اگرچه این کتاب ، شامل خاطرات یک معتاد است اما مطالب دیگری نیز در لابلای آن نهفته شده که شامل: 
۱. آشنایی با نحوه‌ی نفوذ و گسترش عرفان‌های هندی و بودایی و عرفان‌های کاذب در جامعه‌ی معتادان فرانسه و همچنین جامعه‌ی فرانسه.
۲. آشنایی با انواع مواد مخدر ، نحوه‌ی مصرف، عوارض مصرف مواد و مشکلات و زندگی نکبت‌بار یک معتاد. دقت شود که این کتاب ، ممکن است برای بعضی سنین و یا بعضی افراد، بد آموزی داشته باشد لذا باید کسی که این کتاب را می‌خواند به اصطلاح ″ آدم با جنبه‌ای ″ باشد.
۳. همچنین این کتاب ، تصویری از فرهنگ و دنیای غربی است. ″ دوست پسر و دوست دختر بازی،روابط نامحدود زن و مرد، عرفان‌های کاذب، مصرف مواد مخدر و الکل ″ برای آسایش و رهایی از غم و خوش‌گذراندن؛ همان فرهنگی که امروزه در بین خانواده‌های ایرانی و به ویژه جوانان ، در حال گسترش و ریشه گرفتن است!
مشکلات زندگی و غم و غصه در همه جای دنیا هست و فقط با ″ پناه بردن به خدا و ذکر و یاد او ، قلبها آرامش پیدا می‌کنند ″ . اما در جوامع غربی و جوامعی که می‌خواهند شبیه به آن‌ها باشند، آرامش با رقص و موسیقی، دوست دختر و دوست پسر بازی، روابط نامحدود زن و مرد، عرفان‌های کاذب و سرکاری، مواد مخدر ، الکل و چیزهای باطل دیگر را جایگزین ″ آرامش با یاد و پناه بردن به خدا ″ کرده‌اند.

 

الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
حبیب سهرابی
بیجار گروس
۱۳۹۸/۰۵/۱۷

نمونه از کتاب مواد مخدر آرزوها را می کشد

 


نام کتاب: بدون دخترم هرگز

نویسنده: بتی محمودی

مترجم: محمد زرین بال

نقد و تفسیر: مینو بدیعی

 

ناشران: انتشارات آتیه و انتشارات ثالث

نوبت و تاریخ چاپ: اول، بهار ۱۳۷۷

تعداد صفحات: ۶۰۳ ص.+ حدود ۹۰ صفحه شامل نقد کتاب.

اندازه صفحات: ۲۲×۱۵

عکس: ندارد

شابک: ۹۶۴۶۴۰۴۲۷۸|   ISBN: 964-6404-27-8

 

*تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: ۱۳۹۸/۰۳/۲۲ (۱۲:۱۴)

 

* تاریخ مطالعه: مطالعه‌ی اول از تاریخ دوشنبه ۹۸/۰۳/۲۷ (۲۳:۵۶) تا دوشنبه ۹۸/۰۴/۲۴(۱۹:۴۵)

کتاب بدون دخترم هرگز نویسنده بتی محمودی مترجم محمد زرین بال انتشارات آتیه و انتشارات ثالث چاپ اول بهار ۱۳۷۷

 

* معرفی و بررسی کتاب:

بسم الله الرحمن الرحیم

 

این کتاب، شامل خاطرات و توجیهات نویسنده‌ی آمریکایی آن از سفر به ایران ، به همراه شوهر ایرانی و فرزند خردسالشان و مشکلاتی که در این سفر برای او پیش آمده است می‌باشد که در نهایت ، منجر به خروج غیرقانونی نویسنده و ربودن دخترشان از ایران می‌شود.

علت و عامل این مشکلات، مسائل خانوادگی بوده است ، اگرچه امریکایی بودن نویسنده و سفر او در اوایل انقلاب ،به کشوری که علیه استثمار امریکا قیام کرده بود به ″شدت و حدت″ ماجرا افزوده است، به عبارت دیگر ، علاوه بر مسائل خانوادگی، مسائل ی نیز در این ماجرا تأثیر داشته است و حتی می‌توان گفت که مسائل ی ، بیشترین تأثیر را داشته است.

 

ماجرای کتاب مربوط به سال ۱۳۶۳ و ۶۴ و زمان جنگ تحمیلی می‌باشد.

 

شخصیت‌های اصلی کتاب شامل: 

+ مودی : دکتر سید بزرگ محمودی ، متخصص بیهوشی از آمریکا، شوهر بتی . متولد شوشتر . در ۶ سالگی پدر و مادر خود را که هر دو پزشک بوده‌اند از دست می‌دهد. در کتاب متوجه شدم که نام‌خانوادگی اصلی دکتر محمودی ، حکیم » بوده است و طبق مطالب کتاب ، ایشان از خانواده‌ی معروف حکیم » هستند. دکتر محمودی را در امریکا، مودی » صدا می‌زده‌اند.

+ بتی محمودی : نویسنده‌ی کتاب و امریکایی. نام‌خانوادگی او قبل از ازدواج با دکتر محمودی ، ″لاور″ بوده است اما متوجه نشدم که این فامیلی پدرش بوده یا شوهر قبلی‌اش. بتی محمودی قبل از ازدواج با دکتر محمودی، ازدواج کرده و دارای دو پسر از شوهر قبلی‌اش بوده است.(ص۳۵). جالب اینجاست که خانم بتی ، بعد از جدایی از دکتر محمودی، همچنان از نام فامیلی او استفاده می‌کند! نمی‌دانم که این به خاطر موضوعات ی است و یا اینکه استفاده‌ی دیگری هم برایش دارد. 

همچنین طبق مطالب کتاب ، بتی دارای بیماری میگرن سخت بوده است.(فصل۳)

این که چرا مرحوم دکتر محمودی با آن تحصیلات و موقعیت شغلی، از بین آن‌همه دختر در امریکا ، به یک خانم مطلقه متمایل شده جای سؤال دارد. این را به آن دلیل می‌گویم که ازدواج و زندگی کردن با یک نفرِ دیگر تا پایان عمر، موضوعی مهم است بخصوص برای ما ایرانی‌ها.  اینکه چرا مرحوم دکتر محمودی به این موضوع توجهی نکرده برایم جالب است و جای سؤال دارد؛ شاید او ، واقعاً بتی را دوست داشته! بخصوص اینکه طبق مطالب کتاب، همسرش را با خود به ایران می‌آورد و سپس اجازه‌ی خروج به او نمی‌دهد. چه دلیلی داشته تا دکتر محمودی به همسر ناسازگارش اجازه‌ی خروج ندهد و او را به ماندن در کنار خود مجبور کند؟

+ مهتاب محمودی: دختر دکتر محمودی و بتی 

+ عمه بزرگ: خواهر بزرگ دکتر محمودی

 

نویسنده علت برنگشتن شوهرش به آمریکا را از زبان شوهرش ، بیکاری و اخراج او از محل کار ، تحت تعقیب بودن توسط سازمان ″سیا″ و غیره عنوان کرده است. 

 

به طور کلی و در یک جمله می‌توان گفت که این کتاب ، توجیهی است برای عمل و رفتار بتی محمودی در خارج کردن غیرقانونی مهتاب محمودی و دور نگه داشتن او از پدر و وطنش . بتی به مطالب زیادی رجوع کرده و مطالب زیادی را با هم مخلوط کرده تا رفتار خود را در مورد شوهر و دخترش توجیه کند. 

 

برخی مطالب پاورقی را که به عنوان نقد کتاب نوشته شده ،قبول ندارم و یا اینکه حسّ خوبی به آن‌ها ندارم؛ اگرچه این مطالب به طور کلی برای روشنگری و مطلع کردن خواننده‌ی کتاب، مفید است اما احساس می‌کنم که در بخشی از مطالب ( گفتم در بخشی و نه همه‌ی مطالب)، یک جور دغل‌کاری و فریب وجود دارد.

 

ترجمه ،تقریبا روان و قابل فهم است اگرچه می‌توانست خیلی بهتر باشد اما با این حال ، از مترجم بابت ترجمه متشکرم. 

 

مطالب زیادی در کتاب ، جای بحث و دقت و نوشتن و حرف زدن دارد ، تا آنجایی که حوصله داشتم مطالبی را که در کتاب برایم جالب؛ و یا عجیب و غریب ؛ و یا حتی باور کردنی نبودند نوشتم که عبارتند از:

 

+ زمان ازدواج مودی و بتی : ۶ ژوئن ۱۹۷۹ در مسجد شهر هوستون امریکا

 

+ نحوه‌ی بغل کردن عجیب برادر توسط خواهر بزرگ : ص ۱۴: . عمه بزرگ ، مودی را محکم در آغوش گرفت ، دست روی شانه‌های او انداخت ، روی پاها به هوا پرید و پاهایش را دور مودی حلقه کرد. » . این نوع بغل کردن به سبک فیلم‌‌های هالیوودی از یک خواهر بزرگ که مذهبی بوده و آن‌هم در شرایط آن‌روز اوایل انقلاب و با توجه به فرهنگ ایرانی و در حضور مردم، عجیب است عجیب!.

 

+ تف کردن تفاله‌ی غذا بر روی فرش و سفره : ص ۲۴ و ۲۵:. تفاله غذا را روی سفره و فرش تف می‌کردند و یا دوباره داخل کاسه‌های خورش چکیده می‌شد. » .

 شاید منظور نویسنده از تف کردن غذا ، پاشیدن غذا به اطراف در اثر صحبت کردن در هنگام غذا خوردن بوده باشد.

 

+ص ۴۷ : . [تهران] شهری که جمعیتش در طول فقط چهارسال بعد از انقلاب از پنج به چهارده میلیون افزایش یافته بود‌‌.»

 

+ص۵۹ و ۶۰ : . نه دستمال برای خشک کردن ظروف پیدا می‌شد و نه دستگیره ( پارچه‌ای که قابلمه و دیگ را با کمک آن از روی اجاق بر می‌دارند) ، این چیزها برای ایرانی‌ها بیگانه بود.»

 

+ص۵۹ و ۶۰:. رضا از من پرسید که آیا حاضر هستم شامی با گوشت بوقلمون آماده کنم . . کار پخت و پز یک روز تمام طول کشید و نتیجه کباب بوقلمونی بود خشک مثل لاستیک ، سفید و بسیار بی‌مزه. . باید اذعان کنم که این غذا در مقایسه با غذاهای چرب و بی‌مزه‌ئی که توی ایران جلوی‌مان گذاشته بودند یک غذای مجلسی واقعی بود.»

 

ص۷۸: نویسنده در مورد غرب و فرهنگ غرب می‌نویسد: . او [ مودی ] دنیایی در پیش رو می‌دید که با دنیای کودکی‌اش تفاوت بسیار داشت. دنیائی که رفاه ، تمدن و ارزشهای اساسی انسانی تقدیم می‌کرد که بالاتر از تمام چیزهایی بود که در جامعه‌ی ایران وجود داشت.» باید از این خانم پرسید: به عنوان مثال آیا همجنس‌بازی جزو ارزش‌های اساسی انسانی‌ست؟! آیا این ارزش اساسی انسانی ، بالاتر از تمام چیزهایی است که در ایران وجود داشته و دارد؟ 

 

+ ص ۱۰۴ و ۱۰۵ : . چیزی نگذشت که تولد بعدی سر رسید و حالت عصبی‌ام را شدت بخشید. تولد مربوط به امام رضا پایه‌گذار مذهب شیعه بود. یک شیعه مؤمن باید در چنین روز مقدسی قبر امام را زیارت کند اما چون او در عراق ، در سرزمین دشمن مدفون بود ، آدمی باید به زیارت مقبره‌ی خواهرش در شهر ری ، پایتخت قدیم ایران که با اتومییل نیم ساعتی با تهران فاصله داشت ، رضایت می‌داد.». 

امام رضا علیه‌السلام ، پایه‌گذار مذهب شیعه نیستند و در ایران و در شهر مشهد مدفون می‌باشند و خواهر ایشان بانو حضرت معصومه (س) هم در شهر قم ، مدفون می‌باشند. مقبره‌ی معروف در شهر ری ، مربوط به حضرت شاه عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام می‌باشد . اینکه در جایی نوشته‌ام برخی مطالب کتاب در اثر سوءتفاهم و بد فهمی یا توجیه نبودن نویسنده بوده، به خاطر وجود چنین مطالب نادرستی در متن کتاب است که این یک نمونه‌ی آن است.

 

+ ص۱۴۳: . هر وقت گوشت ران گوسفندی می‌خرید و یا شانس آن را داشت که یک مرغ گیرش بیاید ، آن را خیلی راحت توی کاغذ رومه‌ئی می‌پیچید - مرغ را پر نکنده و با امعاء و احشاء - توی فریزر می‌گذاشت. . ذخیره‌ی برنجش کثیف‌ترین برنجی بود که تا به‌حال دیده بودم. توی این برنج نه تنها شپشک لول می‌زد بلکه کرم‌های سفید هم توی آن به دور خود حلقه می‌زدند. او حتی زحمت این را به خودش نمی‌داد ، برنج را قبل از پختن بشوید.»

 

+ ص۲۰۵ : . بخش دیگری از قانون اساسی [ایران] موجب ترس من شد. در این بخش توضیح داده می‌شد که در صورت فوت مرد، بچه‌ها جزو اموال زن به حساب نمی‌آمدند بلکه به فامیل شوهر می‌رسیدند . اگر مودی می‌مرد، مهتاب متعلق به من نبود. .‌‌»

 

+ صفحات  ۲۳۸ و ۲۳۹ و برخی صفحات دیگر : نویسنده در این صفحات ، ارتباط عراق و دولت امریکا را در طول جنگ ۸ ساله با ایران ، رد می‌کند ، به عبارت دیگر ، دخالت امریکا را در مسائل مربوط به ایران قبول ندارد ؛ در حالی‌که گذشت زمان ثابت کرد که صدام از حمایت کشورهای غربی و از جمله آمریکا، برخودار بوده است. همچنین ماجرای سفارت آمریکا و وسایل و مدارک موجود در آنجا، بلوکه شدن پول‌های ایران در امریکا، ماجرای طبس، طرفداری از شاه و پناه دادن به او، حضوردر خلیج فارس و غیره از موارد قبل از زمان چاپ کتاب است اما اینکه چرا خانم بتی امریکایی این مسائل و موارد را نادیده گرفته، یا نشان از جهل و  بی‌توجهی ایشان دارد یا نشان از ی‌کاری و دغل‌بازی ایشان و یا شاید نشان از یکدندگی و قلدری . 

همچنین نویسنده از طرفداری شوهرش از حکومت ایران و انتقاد از حکومت امریکا، ناراحت شده و یا آن‌را قبول ندارد ؛ باید گفت همانطور که خانم بتی به دولت امریکا علاقمند بوده آیا همسر ایشان اجازه نداشته به حکومت انقلابی کشورش علاقمند باشد؟

به هر حال امروزه بر هر انسان شریفی، خباثت و دنائت دولت آمریکا ،روشن است .

اما جالب اینجاست که نویسنده ، یعنی سرکار بتی خانم هم ، به نوعی به دخالت امریکا در جنگ تحمیلی اقرار می‌کند. ص ۶۰۲:. حالت عصبی از تحویل اسلحه‌ی امریکایی مرا مثل تمام کسانی که در این سال‌های آخر در ایران زندگی کرده بودند ، سخت شگفت زده کرد. در ایران، همه می‌دانستند که امریکا به هر دو طرف جنگ، ایران و عراق، کمک می‌کند.» پس در این قضیه هم، حق با شوهرش ، دکتر محمودی بوده در حالی‌که بتی، حرف شوهرش را قبول نداشته! و در کتاب از این نظر و طرز فکر شوهرش انتقاد کرده است. 

 

+ ص ۲۵۱ : ایرانی‌ها سالی یک بار به حمام می‌روند .»

 

+ فصل ۱۱ : سوءاستفاده از اموال ملی توسط یک عده‌ی خاص ، همان درد بی‌درمان!

 

+ فصل ۱۳ : مطلبی که در این فصل و فصل‌های دیگر کتاب، به آن اشاره شده است این است که خانم بتی ، شوهرش را دیوانه جلوه داده به این‌صورت که قصد داشته او و دخترش را بکشد و حتما این‌کار را انجام می‌داده است. موضوعی که با خواندن کتاب و اتفاقات بعدی ، موجب خنده‌ام شد و همچنین اینکه این فکر قتل ، یا نشان از دیوانگی خانم بتی دارد یا اینکه هدفش همان توجیه کردن خواننده بوده تا خواننده به این نتیجه برسد که : حق داشته از ایران فرار کند و دخترش را هم با خودش ببرید. 

 

+ ص۳۳۶: نویسنده در این صفحه و در صفحات دیگر کتاب، اصرار عجیبی دارد تا بگوید که مهتاب ، امریکایی است. حتی در یک جا هم اشاره نکرده که بگوید او دورگه‌ی ایرانی-امریکایی است بلکه او را فقط امریکایی می‌داند !.

 

+ ص ۳۳۶: مودی به عنوان عضو انجمن اسلامی تکزاس جنوبی که فعالیتش رو به افزایش بود، یکی از برگزار کننده‌های مراسمی بود که در یک پارک نزدیک خانه‌ی ما برپا شده بود.» . به اقرار خود خانم بتی در صفحات قبلی ، انقلاب اسلامی در ایران، در مودی تأثیر گذاشته بود. . [مودی] بی‌آنکه از من سؤال بکند، ذخیره‌ی گران‌قیمت مشروبات الکلی را که برای میهمانهای بسیارمان آماده داشتیم ، دور ریخت.».ص۳۲۸.

 

+ ص۳۳۷: قبلا فکر می‌کردم که بتی با موضوع ذبح گوسفند و صحنه‌ی ذبح گوسفند ، بیگانه است،بخصوص در موقع دیدن فیلم بدون دخترم هرگز، اما در این صفحه، بتی صحنه‌ی ذبح گوسفند به مناسبت عید قربان ، آن هم در موقعی که در آمریکا بوده‌اند به همراه فلسفه‌ی ذبح گوسفند در روز عید قربان را بیان کرده است!.

 

+ ص ۳۶۶: . فراموش کرده بودم که پایه‌های عقیدتی اسلام و مسیحیت را به هم می‌ریزم. به صدای بلند گفتم : خواهش می‌کنم ، خدایا ، اگر من و مهتاب بتوانیم دوباره با هم باشیم و صحیح و سالم به خانه‌مان برگردیم ، به اورشلیم ، این سرزمین مقدس خواهم رفت و زیارت خواهم کرد. این نذر من است. . »

 

+ ص ۴۲۷: بتی محمودی در دیدار با فردی ناشناس به اسم مستعار ″ آمال ″ که قصد کمک برای فرار او را داشته و در برخورد اول با او ، می‌نویسد: . فکر کردم، حیف که ازدواج کرده است و در همان لحظه احساس گناه کردم.» ، ص ۴۶۱ و ۴۶۲:. هر چند که ارتباط فیزیکی بین من و آمال وجود نداشت . معذالک باید بگویم که او مرد جذابی بود، هم از نظر اندام . . آمال - نه مودی - مرد زندگی من بود. دائماً به او فکر می‌کردم.»

 

+ ص ۴۶۵ و ۴۶۶: نویسنده در مورد پخش برنامه‌ای از صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران می‌نویسند: . برنامه درباره‌ی تولد بود، و در طول برنامه دوبار بهت زده‌ام کرد که این جامعه چه بی‌معنی است. فیلم، تولدی واقعی را نشان می‌داد. مادری مسلمان بود که توسط دکترهای مرد،مراقبت پزشکی می‌شد و دوربین، بدن او را تماماً نشان می‌داد ولی سر ، صورت و گردن زائو توی چادر پوشیده بود». یاللعجب، چنین صحنه‌ای آنهم از صداوسیمای جمهوری اسلامی آنهم در آن اوایل انقلاب، به حق چیزهای ندیده و نشنیده.

 

+ صفحات پایانی فصل ۲۳ : در این صفحات، بتی می‌نویسد که قصد داشته در امریکا و قبل از سفر به ایران، از همسرش طلاق بگیرد و حتی با یک خانم وکیل هم ، م کرده اما چون با طلاق ، مهتاب را از دست می‌داده، اینکار را نکرده است، البته نباید فراموش کرد که با طلاق گرفتن از دکتر محمودی، بتی با زندگی مرفه دکتر محمودی خداحافظی می‌کرد. در ضمن برای دور نگه داشتن مهتاب از پدرش ، باید عمل و رفتار خطرناکی از پدرش سر می‌زد! دقت کنید. بتی به دنبال راهی بوده تا دادگاه‌های امریکا حق دیدار با مهتاب را از شوهرش بگیرند. این مطالب به وضوح و کاملا شفاف در فصل ۲۳  نوشته شده است.

 

+ خانم بتی برای توجیه رفتارش در مورد ربودن مهتاب از ایران ، چند صد صفحه کاغذ را سیاه و قلم فرسایی زیادی کرده است اما در مورد مشکلات دخترش در امریکا ، خیلی راحت و در یک جمله می‌نویسد: ص ۶۰۲ :عادت کردن به زندگی در آمریکا برای مهتاب راحت نبود ولی او با نیروی انعطاف جوانی‌اش عکس‌العمل نشان می‌داد.». بیچاره مهتاب که به حکم مادرش، زندگی در ایران برایش مناسب نبوده اما با نیروی جوانی‌اش باید به زندگی در آمریکا عادت می‌کرده.

 

+ در کتاب مطالبی وجود دارد که نویسنده، فرهنگ آمریکایی را برتر می‌داند و یا امریکایی بودن را ارزش می‌داند. باید گفت که خواسته‌ی خانم بتی در مورد اینکه شوهرش کاملا امریکایی بشود و همچنین طرفدار امریکا ( ویا به عبارت دیگر، همه چیز و همه کس باید آمریکایی شوند و طرفدار آمریکا ) ، خواسته‌ای بی‌منطق و غیرعقلانی بوده است. 

 

به طور کلی می‌توان گفت که مطالب کتاب، مخلوطی از چند چیز است و یا نتیجه‌ی چند چیز است :

۱. برخی از مطالب کتاب بر اثر عصبانیت نویسنده از بد رفتاری‌ها می‌باشد (اگر همه‌ی آنچه را که نوشته، بدون شک و تردید قبول بکنیم  و حق را به نویسنده بدهیم) ‌. این نوع رفتار و بی‌علاقه بودن نویسنده به زندگی در ایران باعث شده تا نویسنده به هر موضوعی در ایران با چشم تحقیر و یا مقایسه و یا ″ توجیه برای رفتار خود″ بر آید؛

۲. برخی مطالب از سر غرور و برتربینی فرهنگ امریکایی است .همچنین باید توجه داشت که این کتاب در امریکا و برای خواننده‌ی امریکایی چاپ شده است ؛ 

۳. برخی مطالب شامل سوءتفاهم‌ها و بدفهمی نویسنده ؛

۴. برخی در اثر توجیه نبودن نویسنده ؛

۵. برخی هم از کج‌فهمی و غرض‌ورزی نویسنده ؛

۶. و البته برخی مطالب هم از روی واقعیت و نقد به برخی اخلاق و فرهنگ ما و بعضی قوانین ″ من‌درآوردی″ می‌باشد.

 منظورم از اخلاق و فرهنگ ما، اخلاق و فرهنگ مورد نظر اسلام نیست ؛ به عنوان مثال: اسلام دستور به نظافت و بهداشت داده است اما اگر یک مسلمانی در امر نظافت و بهداشت، کوتاهی کرد نباید آن را به حساب اسلام نوشت. اسلام دعوت به اخلاق کرده اما اگر یک مسلمانی ، خطا کرد نباید بگوییم که اسلام خطا کار است. اگر یک ریاضیدان یا یک فیزیکدان، کار ناپسندی انجام داد باید آن را به حساب ریاضی و فیزیک بگذاریم و بگوییم که باید ریاضی و فیزیک را کنار گذاشت؟!.

برخی نقدها هم به قوانینی است که من‌درآوردی و بر اثر عقده‌گشایی و یا کوته‌بینی و یا ندانستن روش برخورد صحیح بوده است؛ به‌عنوان مثال شنیده‌ام که در بعد از انقلاب ، اگر کسی کراوات می‌بست، در خیابان کراوات او را با قیچی می‌بریدند و یا اگر زنی ،موی‌سرش بیرون بود روسری او را جلو کشیده و با پونز به جلوی پیشانی‌اش می‌چسباندند و یا اگر کسی شلوار ″ رپی″ می‌پوشید او را می‌گرفتند و. . نمی‌خواهم همه‌ی این‌ها را به حساب انقلاب اسلامی بگذارم و یا بگویم که همه‌اش غلط بوده ؛ چون‌که مطمئنم اجرای بعضی از آن در مورد بعضی افراد معاند و زبان نفهم که عمداً این‌کارها را انجام می‌دادند مناسب بوده است اما کار اصلی که فرهنگ سازی بوده ، انجام نشد و امروز نتایج آن را در جامعه می‌بینیم طوری‌که بد حجابی و شلوار چسبان و تیپ و مدل‌های غربی در بین خود افراد وابسته به حکومت و برخی افراد حکومتی و حتی کارمندان دولت در محل کار ، رواج دارد و این نتیجه‌ی کم‌کاری فرهنگی در طول سال‌های گذشته است. می‌خواهم مطلب دیگری که مدت‌هاست روی دلم سنگینی می‌کند را هم بگوییم: زمانی بود که این حضرات حکومتی یا بچه نداشتند و یا بچه‌هاشان کوچک بودند ، در آن روزگار، هرکس که در خیابان شلوار رپی می‌پوشید را می‌گرفتند . ، تا اینکه بچه‌های خودشان بزرگ شدند و . زارت . بچه‌های خودشان هم شلوار رپی می‌پوشیدند حالا باید چکار می‌کردند، پسرهای خودشان را هم می‌گرفتند؟!!! ، جواب حاج خانم را چی می‌دادند؟. چکار کردند؟ گفتند در ایران آزادی‌ست! پرسیدند : چطور؟ گفتند: ببینید این جوانهای رپی‌پوش که آزادانه رفت و آمد می‌کنند و کسی هم کاری به کار آن‌ها ندارد و آن‌ها را نمی‌گیرند! این حرف‌ها که می‌گویند ما رپی‌ها را می‌گیریم دروغ است!!! . . امّا یک آدم با شرف، این وسط نگفت که عالی‌جنابان ، این رپی‌پوش‌های آزاد در خیابان‌ها، پسران و عزیز دُردانه‌های خودتان هستند ؛ چون کس‌وکار خودتونه ، کاری باهاشون ندارید وگرنه یه زمانی که همین بچه‌هاتون ، کوچک بودند، رپی‌پوش‌هارو به جرم پوشیدن شلوار رپی می‌گرفتید ، حالا که نوبت به پسرای خودتون رسیده در ایران آزادیه!. بگذریم. لعنة الله علی‌الظالمین.

- یکی دیگر از انتقادهای ذکر شده در کتاب، موضوع دستشویی‌های مدارس است جالب اینکه تا موقعی که من هم مدرسه می‌رفتم حل نشده بود. حدود سالهای ۱۳۸۰. حالا وضعیت چطور است ؟ ؛ البته نباید از حقْ گفتن گذشت: این خانم از سرزمینی می‌آید که در آن ، توالت‌ها و دستشویی‌ها بسیار تمیز هستند اما اخلاق و مرام و وجدان مردمانش ، کثیف‌تر از تمام توالت‌های دنیاست نمونه‌اش هم همین خانم.

 

بخشی از نکات مهم در مورد کتاب:

+همانطور که قبلا هم گفتم، نویسنده برای اینکه عمل و رفتار خود را در مورد خارج کردن مهتاب محمودی توجیه کند و آن را درست بداند به هر چیزی رجوع کرده؛ از نظافت در خانواده‌ی شوهرش تا نظافت در مدارس، از بمباران تهران تا بمب گذاری منافقین ، از خرید بوقلمون تا نبودن میله‌ی بافتنی در تهران، از نگه‌داشتن چادر و وضعیت حجاب و پوشش در خانه و مهمانی تا خیابان و مدارس، از دعواهای شویی تا قاتل و خطرناک نشان دادن شوهرش ، از قانون اساسی ایران در مورد فرزندان تا دستور اسلام در مورد تربیت فرزندان و . ؛ و جالب اینکه تمام آن‌ها را طوری بیان کرده تا اینکه خواننده به این نتیجه برسد که بگوید :″ حق داشته که دخترش را از ایران خارج کند″. می‌توان گفت که این موضوع، نکته‌ی کلیدی کتاب است . شاید از لحاظ قانونی و به عبارت دیگر از لحاظ قانون بین‌الملل، می‌شد که مهتاب محمودی را به ایران بازگرداند اما با انتشار کتاب و مطالب بیان شده در آن و ی کردن موضوع، این امر صورت نگرفت!. 

روش توجیه خواننده در بد بودن ایران در بعد از انقلاب توسط بتی، من را به یاد شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان روزگار خودمان انداخت!.

 با تمام این حرف‌ها، و فقط با مطالعه‌ی کتاب ، باز هم نمی‌توان راحت، حق را به خانم بتی داد، جالب اینجاست که ایشان به نوعی انقلاب اسلامی را مقصر مشکلاتش جلوه داده است در حالی‌که واقعیت این است که کشور اوست که با دخالت بی‌جا و قلدری و زورگویی در سرنوشت ملت‌ها، باعث بدبختی او و میلیون‌ها خانواده‌ی دیگر شده است.

 

+ نکته‌ی دیگر اینکه با توجه به مطالب کتاب، می‌توان گفت که شاید یکی از دلایل ناسازگاری بتی با دکتر و تلاش برای جدایی از او، طرفداری دکتر محمودی از انقلاب اسلامی و یا شاید به عبارت دیگر، انتقاد و پیدایش نظر نامساعد در دکتر، نسبت به امریکا بوده است. این را از آن جهت می‌گویم که بتی ، در مطالب کتاب ، بارها از  آمریکایی شدن همسرش و تلاش او برای امریکایی شدن گفته و از اینکار او خوشش آمده ، اما از بازگشت دکتر محمودی به قالب مسلمانی و ایرانی بودن و طرفداری از انقلاب، انتقاد کرده است و یا به عبارت دیگر خوشش نیامده است.

 

+ خانم بتی به طرز رفتار و برخورد خودش با شوهر و اقوام شوهرش ، اشاره‌ی چندانی نکرده است. از جمله اشاره‌ی مختصری که کرده این‌است که برخی از اقوام شوهرش را که در امریکا به خانه‌ی آن‌ها رفته‌اند از خانه بیرون انداخته !. البته نباید فصل‌هایی را که در آن‌ها به دغل‌کاری خود اشاره کرده و با فریب دادن شوهرش، خود را مسلمان و زنی سربه‌راه و علاقمند به زندگی با مودی نشان داده تا در موقع مناسب از ایران بگریزد، از نظر دور داشت. 

 

+ نکته‌ی بعدی اینکه :با توجه به مطالب کتاب و حرفهایی که خود بتی زده ، شاید اگر خانم بتی به جای جار و جنجال و هوچی‌گری، کمی صبر پیشه می‌کرد، خودِ دکتر محمودی به این نتیجه می‌رسید که بهتر است به آمریکا برگردند.اما چرا دکتر محمودی ، با وجود بیکاری در ایران و همچنین ناسازگاری همسرش و عدم تمایل برای ماندن در ایران، به امریکا برنگشت؟ شاید علاوه بر تمایل دکتر محمودی به ماندن در ایران و خدمت به وطنش، مطالب دیگری که در کتاب ، و به نقل از همسرش ذکر شده ، دلایل ماندن او در ایران و نرفتن به امریکا باشد . اخراج از محل کار و بیکاری، به ویژه احتمال کشته شدن توسط سیا و در نهایت، تمام شدن اعتبار گرین کارت ، از جمله‌ی دلایلی است که بتی نوشته است. 

 

+ نکته‌ی دیگر اینکه ″ چرا دکتر محمودی اجازه‌ی خروج همسر و دخترش را از ایران نمی‌داده است؟ ″

 به هر حال همسرش آمریکایی بوده و حداقل برای ملاقات با پدر و مادرش باید به امریکا می‌رفت. همانطور که قبلا هم نوشتم شاید دکتر محمودی واقعا به همسرش علاقه و عشق داشته و شاید از سر عشق افراطی قصد داشته تا او را نزد خود در ایران نگه دارد. شاید هم دکتر محمودی فقط قصد داشته تا دخترش را در ایران نگه دارد چون ایرانی بوده ولی همسرش قصد داشته او را با خود به امریکا ببرد تا امریکایی باشد؛ شاید به همین خاطر بوده که مرحوم دکتر محمودی اجازه‌ی خروج همسرش به همراه دخترش را از ایران نمیداده است. باید دقت داشت که دکتر محمودی به هر دلیلی ، قصد بازگشت به امریکا را نداشته است‌. البته باید دانست که طبق مطالب کتاب، دکتر محمودی اجازه‌ی خروج به همسرش برای ملاقات با پدرش که مریض بوده را می‌دهد اما بتی برای علت و عامل این اجازه‌ی ، ادعاهای دیگری را مطرح می‌کند و حاضر به خروج نمی‌شود. ( جالب است؟ نه؟ دکتر محمودی سنگدل ! ، برای دیدار دختری با پدرش که حدود یک‌سال و نیم همدیگر را ندیده‌اند ، اجازه‌ی خروج می‌دهد ، اما، بتی خانم مظلوم ، به پدر و دختری که حدود ۲۰ سال همدیگر را ندیده بودند نه تنها اجازه‌ی ملاقات، و نه تنها اجازه‌ی تلفنی حرف زدن ، بلکه حتی اجازه‌ی ارتباط با ایمیل را هم نداد. چه سنگدل و خشن بوده این دکتر محمودی!.)

 با توجه به اسم کتاب و مطالب کتاب ( بخصوص فصل ۸ )، علت‌ فرار بتی و بردن مهتاب با خود از ایران و در نهایت جدایی و ماجراهای ی بعد از آن و ساخته شدن فیلم ، این بوده است که مهتاب ، امریکایی بزرگ شود و نه ایرانی! چون بتی ، مهتاب را فقط امریکایی می‌داند؛ ضمن اینکه بتی به هر دلیلی ، علاقه‌ای به زندگی در ایران نداشته است.

لازم است دقت شود که در حال حاضر ، مهتاب محمودی ، از لحاظ فرهنگی ، یک خانم غربی است و نه یک ایرانی. او در امریکا بزرگ شده و نه در ایران. او اگرچه از طرف پدری ، از یک خانواده‌ی معروف مذهبی ، شیعه و مسلمان ایرانی و از سادات است اما به احتمال زیاد و با توجه به مواضع مادرش و مسائل ی پیرامون این ماجرا و همچنین فرهنگ غرب و امریکا، او الان یک مسلمان شیعه نیست و در ایران هم نیست و به احتمال زیاد، ارزشی برای سیده بودنش هم قائل نیست.

شاید این همان خواسته‌ی بتی محمودی بوده که بر زندگی دخترش، تحمیل و شوهرش را تا آخر عمر از دیدن دخترش محروم کرد و با انتشار کتاب، درصدد تبرئه و توجیه خود برآمد. اگر دقت شود ، به هر حال، مرحوم محمودی ، به عنوان پدر مهتاب، در زندگی و آینده‌ی او باید حضور و تأثیر می‌داشته که اینگونه نشد، حتی تا لحظه‌ی مرگ هم دخترش را ندید! . مهتاب محمودی، در حال حاضر در حدود ۴۰ سال دارد و آنطوری که من در جستجوهای اینترنتی متوجه شدم ، دکتر می‌باشد ، او در برنامه‌های تلویزیونی حضور می‌یابد و آموزش آشپزی می‌دهد ؛ کتاب می‌نویسد ، مصاحبه می‌کند و عمیقا لبخند می‌زند!. او هم کتاب خاطراتی دارد که البته نمی‌دانم مضمونش در مورد چیست ولی امیدوارم که خاطره‌ای به سبک و روش مادرش در مورد ایران و پدرش و یا موضوعی درباره‌ی اسلام مطرح نکرده باشد چون با اینکار ، من را به یاد جوک سربازی رفتن پسرها می‌اندازد. میگن پسرها ، دوسال سربازی میرن اندازه‌ی ۱۰ - ۲۰ سال خاطره تعریف میکنن. 

این خانم و مادرش ، کلا چیزی حدود ۱۸ ماه در ایران بوده‌اند اما حدود ۳۰ سال است که خاطره تعریف می‌کنند، مصاحبه می‌کنند ، فیلم می‌سازند و کتاب می‌نویسند ؛ جالب اینکه در تمام ماجراها، ایران و اسلام مورد اتهام هستند و این دختر و مادرِ نامرد و نانجیبش ، مورد ظلم واقع شده‌اند. اگر داستان و حرف‌های این خانم هم مثل مادرش باشد آن‌وقت دیگر باید گفت که بعضی‌ها ، سنگ‌پا را از رو برده‌اند.

 

خیلی دلگیر است. نیست؟!

 بی‌زحمت کمی فکر کنید : دختری ایرانی و مسلمان را ربوده‌اند و او را در طی سالیان طولانی، شستشوی مغزی داده‌اند تا در موقع وم بر علیه عقاید و کشور پدرش و حتی بر علیه پدرش حرف بزند. دختری را از پدرش و از وطنش و از عقایدش ربوده‌اند تا در موقع لازم او را از آستین‌شان دربیاورند و بر علیه وطن ، پدر و عقایدش علم کنند ؛ این قضیه دلگیر نیست؟ به نظرتان بر روی این دختر و مادرش سرمایه‌گذاری نکرده‌اند؟ بعید می‌دانم. مطمئناً عرضه و لیاقت و آینده‌نگری اتاق فکر امریکایی‌ها از خیلی از مسئولین بی‌لیاقت و مفت‌خور این مملکت، برتر و بهتر است. 

 

ای کاش مرحوم دکتر محمودی ، خاطرات خود را می‌نوشت چون که خاطرات ایشان از چند جنبه ارزش نوشتن و خواندن داشت : اول به عنوان خاطرات یک ایرانی موفق ، دوم سرگذشت ایشان از کودکی تا رفتن به غرب و به امریکا و ادامه‌ی تحصیل و زندگی و کار در امریکا و حواشی آن ، سوم اینکه ایشان با نوشتن خاطرات خود به ویژه در مورد همسر امریکایی‌اش و سفر آن‌ها به ایران و ماجراهای ذکر شده در کتاب بدون دخترم هرگز، هم به دفاع از خود می‌پرداخت و هم مسائل و اتفاقات را از نگاه خود توضیح می‌داد و  بسیاری از مسائل روشن می‌شد و هم یک یادگار از خود به جا می‌گذاشت که برای آیندگان مفید واقع می‌شد ؛ و چهارم این‌که خاطرات دکتر محمودی بعد از فرار همسرش و زندگی بدون دخترش در ایران و اینکه از معلومات علمی‌اش در ایران چگونه استفاده شد و یا اصلا استفاده‌ای شد ، ارزش ثبت و انتشار و خواندن را داشت و دارد، اما صد حیف و صد دریغ که چنین اتفاقی نیفتاد و بسیاری از ناگفته‌های مرحوم دکتر محمودی با ایشان دفن شد و در نهایت دکتر محمودی بدون دیدار دخترش درگذشت. روحش شاد.

 

فکر می‌کنم شاید مرحوم دکتر محمودی و خانواده‌اش ، قربانی مسائل ی بین ایران و امریکا شدند ؛ یا شاید قربانی مسائل خانوادگی و شخصی، و یا شاید هم  هر دو .  به هر حال در این ماجرا، مسائل خانوادگی و آمیخته شدن با مسائل ی و شرایط روز ( و یا برعکس) ،  همچنین عصبانیت و خودخواهی دو طرف، بر شدت ماجرا افزود و این ماجرای جدایی پیش آمد. . امیدوارم که دخترِ دکتر محمودی ، قبل از مرگش حداقل یکبار به ایران بیاید و بر مزار پدرش حاضر شود اگرچه به احتمال زیاد از آیین مسلمانی و فاتحه و طلب مغفرت چیزی نمی‌داند اما با این‌حال، امیدوارم که گاه‌گاهی یادش بیاید که هم ایرانی‌ست و هم جزو سادات.

 

خانم بتی باید بداند: تا آخرین لحظه‌ی عمر ، مدیون دکتر محمودی و ایران است. او به گفته‌ی خودش در ازدواج با دکتر محمودی، به زندگی مرفهی رسید و با جدایی از او هم به زندگی مرفهی رسید: با نوشتن کتاب بر علیه شوهر ایرانی‌اش و ایران، هم به شهرت رسید و هم دکترای افتخاری به دست آورد و هم دارایی‌های دکتر محمودی در امریکا را به اصطلاح بالا کشید و بعد از آن هم در معرض توجه قرار گرفت فقط به این خاطر که شوهری ایرانی داشته و توانسته از ایران انقلابی بگریزد در حالی‌که طبق مطالب کتاب و گفته‌های خودش، خیلی راحت و قانونی می‌توانست از ایران خارج شود و نیاز به این همه جار و جنجال نبود. به عبارت دیگر، ایران برای هر کسی که بد بوده، برای بتی محمودی ، شوهری پولدار از خانواده‌‌ای معروف، امکانات رفاهی در ایران و امریکا، شهرت جهانی و دکترای افتخاری داشته است. اگر دکتر محمودی و انقلاب اسلامی ایران نبود ، هیچکدام از این‌ها هم نبود. اما خانم بتی محمودی در مقابل این همه لطف چه کرد؟ اگر از ماجرای کتاب و فیلم بگذریم ،او حتی در مورد مهتاب، برای شوهر ایرانی‌اش هیچ حقی قائل نبوده است و هرگز اجازه‌ی ملاقات آن‌ها را با هم نداد. این خانم ، حتی قصد داشته تا در زمان یکی از فرارهایش از ایران، رفقایش را هم سر کار بگذارد!.

البته نباید یک طرفه به قاضی رفت و ماجرا را مانند جغدها و عقاب‌های امریکایی، یک چشمی دید، به این هم باید توجه داشت که دکتر محمودی هم اشتباهاتی در رابطه با همسرش داشته است اما محکوم کردن او به اینکه ″حق ندارد تا آخر عمر، دخترش را ببیند″ حکمی سنگین بوده و هست.

گاهی فکر می‌کنم موقعی که مرحوم دکتر محمودی این کتاب را می‌خوانده و متوجه‌ی حقه‌بازی‌های زنش شده ، چه حسی داشته و در آن مواقع به چه چیزی فکر می‌کرده است؟ اینجاست که جای خالی خاطرات ایشان احساس می‌شود.

 

 

از روی کتابِ بدون دخترم هرگز، یک فیلم سینمایی به همین نام ساخته شده است که با توجه به اینکه این فیلم در امریکا و در اوایل انقلاب اسلامی و علیه ایران و انقلاب اسلامی ساخته شده ، در نتیجه سر و صدایی به پا کرد و یکی از فیلم‌های ساخته شده بر ضد فرهنگ و انقلاب ایران و اسلام می‌باشد که در حال حاضر هم هر وقت بخواهند فیلمی علیه انقلاب اسلامی ایران پخش کنند ، به این فیلم رجوع می‌کنند. البته توهین به اسلام در این فیلم، پررنگ است.

در پاسخ به این فیلم، تا آنجایی که من خوانده‌ام ، مصاحبه‌هایی با مرحوم دکتر محمودی از طریق صداوسیمای جمهوری اسلامی صورت گرفت اما اینکار در حد پاسخگویی به این فیلم نبوده است. همچنین توسط یک یا دو ایرانی در کشور فنلاند، فیلم مستندی ساخته شد به اسم بدون دخترم » که مرحوم دکتر محمودی هم در آن حضور دارد. با تلاش زیاد، توانستم مصاحبه‌هایی از مرحوم دکتر محمودی و همچنین فیلم مستند ″ بدون دخترم ″ را به دست بیاورم. جالب اینجاست که در هیچ سایت ایرانی نتوانستم این فیلم‌ها را پیدا کنم و در نهایت مجبور شدم با استفاده از ، آن‌ها را از یوتیوپ دانلود کنم، انگار این موضوع در ایران، نه برای مسئولین و نه برای مردم ارزش چندانی نداشته و ندارد، در حالی‌که امریکا و اتاق فکر امریکایی‌ها به خوبی از این موضوع استفاده می‌کنند و حتی امروز هم که سال‌ها از فوت دکتر محمودی گذشته است، دست از سر این ماجرا بر نداشته و برنمی‌دارند. متأسفانه و یا خوشبختانه ، مسئولین جمهوری اسلامی، بی‌لیاقتی خود را در این ماجرا هم به اثبات رسانده‌اند.

تمام فیلم‌هایی را که دانلود کرده‌ام در آپارات بارگذاری کرده‌ام. کلید واژه‌ی همه ، دکتر سید بزرگ محمودی » است. همچنین آدرس یا همان لینک نسخه‌ی کم حجم فیلم‌ها را هم در پایان همین نوشته قرار داده‌ام. ای کاش کسی پیدا می‌شد و فیلم‌های زبان انگلیسی را ترجمه می‌کرد.

 

و حرف آخر، 

چند سالی بود که دنبال این کتاب می‌گشتم و خدا را شکر توانستم این کتاب را پیدا کرده و بخوانم. ماجرای دکتر محمودی را شنیده بودم و علاقمند شدم تا این کتاب را بخوانم به خصوص بعد از دیدن فیلم بدون دخترم هرگز.  اگر مسئولین جمهوری اسلامی ، برای آگاهی مردم و نسل‌های بعدی، فقط این کتاب را با چاپ گسترده، در اختیار تمام ایرانی‌ها قرار می‌دادند اینکار پاسخ محکمی به فیلم بدون دخترم هرگز می‌شد ؛ شاید باورش سخت باشد اما خودِ این کتاب، دلایل کافی برای رد این فیلم را دارد. در فیلم، مرحوم محمودی فردی خشن و نابهنجار معرفی شده اما در کتاب، حداقل، لایه‌هایی از عشق در رفتار دکتر محمودی نمایان است. مطالبی در کتاب هست که در فیلم به آن‌ها پرداخته نشده است اما دانستن این مطالب به فهم بهتر موضوع کمک می‌کند. یکی از تفاوت‌های کتاب با فیلم ، در این است که بعد از مطالعه‌ی کتاب و به اصطلاح سبک و سنگین کردن و قرار دادن گفته‌های بتی در کنار هم و ایجاد سؤال در ذهن، آدمی بر اساس مطالب کتاب به نتایج و جواب‌هایی می‌رسد اما در فیلم، چنین مطالبی وجود ندارد و اساسا به مخاطب اجازه‌ی فکر کردن داده نشده بلکه از قبل حکم صادر شده و مخاطب محکوم به پذیرش آن است.

 بگذریم. برایم سؤال است که چطور و چرا عده‌ای احمق و کوته‌بین در این کشور به مسئولیت رسیده‌اند ؟.

 

الحمدلله رب العالمین

حبیب سهرابی

بیجار گروس

۲۵ تیرماه ۱۳۹۸

www.habibsohrabi.blog.ir

 

نمونه ای از کتاب بدون دخترم هرگز

 

* دانلود فیلم  پیغام دکتر محمودی به دخترش مهتاب : حجم: حدود ۲۵ مگ. فیلمی در معرفی کتاب و ماجرای کتاب و پیغامی از دکتر محمودی برای دخترش مهتاب‌

 

* مستند بدون دخترم ۱» . در این مستند علاوه بر مرحوم دکتر محمودی ، خانم آلیس و همسر و دختر ایشان هم حضور دارند‌. مستند در شش بخش هستش. دوبله و یا زیر نویس نداره. کاش کسی پیدا می‌شد و آن را ترجمه می‌کرد. 

* مستند بدون دخترم ۲

* مستند بدون دخترم ۳           * مستند بدون دخترم ۴.       

   *مستند بدون دخترم ۵             * مستند بدون دخترم۶

 

* مصاحبه‌ی ۲۰:۳۰ با مرحوم دکتر سید بزرگ محمودی

* حضور بتی و مهتاب محمودی در برنامه آشپزی

* مهتاب محمودی و کتابش

فایل پی.دی.اف مصاحبه با کارگردان مستند بدون دخترم

خاطره‌ی خبرنگار ۲۰:۳۰ از مصاحبه با دکتر محمودی.فایلpdf

 

 

 


نام کتاب: ورق پاره های زندان

نویسنده: بزرگ علوی (۱۲۸۳ - ۱۳۷۵)


ناشر: انتشارات آذر

نوبت و تاریخ چاپ: احتمالا چاپ اول ،۱۳۷۸، تهران

تعداد صفحات: ۱۶۰ صفحه

اندازه صفحات: ۲۲×۱۵

عکس: ندارد

شابک:   ۹۶۴۹۰۶۶۶۵۹ |   ISBN: 964-90666-5-9


* محل نگهداری کتاب: کتابخانه‌ی هلال احمر شهر بیجار


* تاریخ مطالعه: مطالعه‌ی اول از تاریخ چهارشنبه ۱۳۹۸/۰۴/۱۹ (۱۰:۱۵) ( به جای علی جعفرزاده) تا پنج شنبه ۹۸/۰۴/۲۰ (۲۰:۳۳) 

* محل مطالعه: اتاق کشیک هلال احمر

جلد کتاب ورق پاره های زندان نوشته بزرگ علوی چاپ انتشارات آذر ۱۳۷۸

* معرفی و بررسی کتاب:

این کتاب، خاطرات نویسنده از آدم‌های مختلفی است که آن‌ها را در زندان دیده و داستانشان را روایت کرده است . ماجراهای کتاب مربوط به دوره‌ی حکومت ″ رضاخان پهلوی ″ و مربوط به زندان ″ قصر ″ است که خودِ نویسنده در آن دوره به دلایل ی در زندان بوده است.

مرحوم بزرگ علوی ، در لابه‌لای داستان‌ها، به بزرگ‌ترین مشکل آن روزگار ، که حکومت استبدادی بوده اشاره می‌کند و خواننده تا حدودی با شرایط حکومت استبدادی آشنا می‌شود.

می‌توان گفت که داستان‌ها، عاشقانه، معمایی و رازآلود هستند. کتاب زیبا و پر مغزی است و ارزش وقت گذاشتن دارد. روح مرحوم بزرگ علوی شاد. ان‌شاءالله.

فهرست کتاب : مقدمه- پادنگ- ستاره‌ی دنباله‌دار - انتظار - عفو عمومی - رقص مرگ


کلید واژه‌ها:زندان رضاخان- ماجرای قتل با دستگاه برنج کوبی- ماجرای دو معشوق گرفتار زندان- ماجرای زندانی‌ای که دیوانه شد و در سرش رادیو بود-  خاطرات یکی از اعضای ۵۳ نفر کمونیست‌های دوره‌ی رضاخان - دیوانگی در زندان - همزمانی خاطرات با عروسی ولیعهد با فوزیه - رواج تریاک کشی در بین مأمورین زندان - ملاقات ‌های روز سه‌شنبه - نبود کتاب در زندان .


الحمدلله رب العالمین

حبیب سهرابی

بیجار گروس

پنج شنبه ۲۰ تیرماه ۱۳۹۸

مقدمه کتاب ورق پاره های زندان




نام کتاب: استفِن هاوکینگ ( قدم اول )

نویسنده: جی.پی مک اوی

مترجم : پونه شریفی


Stephen Hawking

For Beginners

J.P McEvoy and Oscar Zarate

Published in 1995 by Icon Books Ltd.


ناشر : انتشارات شیرازه

تاریخ و نوبت چاپ: چاپ اول ۱۳۷۹ 

عکس : دارد

تعداد صفحات: ۱۷۵ صفحه

شابک: ۹۶۴۶۵۷۸۶۳۲ | ISBN : 964-6578-63-2


محل نگهداری کتاب: کتابخانه‌ی هلال احمر شهر بیجار


تاریخ مطالعه: مطالعه‌ی اول در اردیبهشت و خرداد ۱۳۹۸

کتاب استفن هاوکینگ نوشته مک اوی

* معرفی و بررسی:

بسم الله الرحمن الرحیم


این کتاب به طور خلاصه و جمع‌و‌جور به بررسی نظریات دانشمندان کیهان‌شناسی و فیزیک و فیزیک نجومی می‌پردازد.

خواندن کتاب علاوه بر آشنایی با دانشمندان و نظریات آن‌ها برای پی بردن به قدرت خدا و آشنایی با عظمت خلقت و قدرت خداوند ، مفید است.

 کتاب درخصوص هاوکینگ و نظریات اوست اما برای درک موضوع و فهم مطالب از قوانین نیوتن شروع می‌کند و با آخرین نظریات هاوکینگ پایان می‌یابد.

ترجمه تقریبا روان است.

طبق مطالب کتاب، استفن هاوکینگ یک کیهان شناس نسبیتی است که در جوانی به بیماری ″ تصلب و ضعف عضلانی ″ یا ALS که مربوط به اعصاب حرکتی است مبتلا شد.


اسم او را برای اولین بار درخصوص نظریه‌اش به نام بینگ بنگ » شنیدم و همچنین شنیدم که طبق گفته‌ی او ، خدایی وجود ندارد؛ این کتاب را به دلیل آشنایی با او و نظریاتش خواندم اگرچه مطالب کتاب مربوط به سال ۱۳۷۹ است.

هاوکینگ از طرفداران نظریه‌ی انفجار بزرگ » بود. انفجار بزرگ یعنی اینکه این هستی در ابتدا به اندازه‌ی یک تخم‌مرغ بوده است و سپس در اثر انفجار بزرگ ، هستی و عالم بوجود آمده است و در ادامه ، دنیا در حال انبساط و بزرگ شدن است.

البته در مطالب کتاب ، هاوکینگ به طور واضح و مستقیم نگفته است که خدایی وجود ندارد » اما در صفحه‌ی ۱۵۴ از زبان او نوشته شده که: . فضا و زمان محدودند اما هیچ مرزی ندارند و این ، به این معنا بود که جهان هیچ آغاز و هیچ لحظه‌ی خلقتی ندارد.».

به طور کلی، نظریات هاوکینگ و یا هر فرد دیگری درخصوص وجود نداشتن خدا ، به معنای حرف بدون غلط نیست بلکه نظرات این افراد از سر دانسته‌هایشان است و خوب ، صد البته که این دانسته‌ها ، هم ناقص هستند و هم ممکن است دارای خطا و از سر نفهمیدن تمام علائم و نشانه‌ها باشد.

حقیقت این است که قبول کردن این حرف که ″ دنیا و عالَمی با این همه نظم و ترتیب و قاعده و قانون و با این همه مخلوقات عجیب و غریب ، فاقد خالق و یک دانای کل می‌باشد ″ توسط یک انسان دارای عقل سالم سخت است.

باور این مو‌ضوع سخت که یک انسانی ،سالها کوشش کند تا یک ربات ″ بسازد ″ که یک کار ساده مثل راه رفتن انجام بدهد اما خودش با ویژگی ‌های بسیاری مثل دیدن و شنیدن و راه رفتن و دویدن و مهمتر از همه، داشتن عقل و تفکر ، دارای خالق و سازنده نباشد!.

باورش سخت است که یک انسانی، سالها کوشش کند تا با نظم و قاعده ، یک ساختمان ″ بسازد ″ که با یک زمین لرزه و یا حتی کندن چندتا از آجرهایش، ممکن است فرو بریزد و تازه عمر مفید ساختمان در نهایت چندصد سال طول بکشد اما جهان و زمین و ماه و  آسمان و کُرات با این همه نظم که هیچ زمین‌لرزه و آتشفشان و هیچ چیز دیگر قادر به نابودی آن‌ها نیستند و قرن‌ها و قرن‌ها و قرن‌ها و قرن‌ها و ∞ قرن‌هاست که وجود دارند و بعد از ما هم هستند ، دارای خالق و سازنده و مهندس برتر نباشد!


باورش سخت است که انسان‌ها، سال‌ها زحمت بکشند تا بتوانند یک هواپیما یا یک وسیله‌ی پرواز کننده بسازند که البته پروازش با هر اشتباه کوچکی به خطر می‌افتد اما از مگس سبک وزن تا انواع پرندگان با شکل‌های مختلف و زیبا که در حال پروازند ، سازنده نداشته باشد!


حتی اگر معتقد به انفجار بزرگ و اتم اولیه باشیم، باز هم جای سؤال دارد که این اتم اولیه از کجا آمده است؟ نمی‌شود که یک اتمی و یا هرچیز دیگری بوده باشد اما صاحب نداشته باشد ! 

اگر شما یک چوب کبریت را در کنار قوطی کبریت بگذارید ، آیا جرقه‌ای به وقوع می‌پیوندد؟ نه ! . تا شما چوب کبریت را بر روی قوطی کبریت نکشید جرقه‌ای اتفاق نمی‌افتد ، تا ما انسان‌های کوچلو و کوتوله در عالم خلقت ، قدرتی وارد نکنیم هیچ جرقه‌ای اتفاق نمی‌افتد!  پس چطور این جهان و این هستی ابدی با این عظمت، بدون هیچ اراده‌‌ و قدرتی از طرف خالقی قدرتمند و فقط در اثر یک بینگ‌بنگ به وجود آمده است ؟!!!

شاید کسی بگوید که این جرقه و این انفجار در اثر خصوصیات درونی و یا خصوصیات عنصرها به وجود آمده و نیازی به قدرت و اراده نداشته ! ؛ باز هم این سؤال پیش می‌آید که خصوصیات این عنصرها از کجا آمده‌اند، این خصوصات چطور شکل گرفته‌اند که منجر به انفجار شده است؟ اصلا خود این عنصرها از کجا آمده‌اند؟!!! 


الحمدلله رب العالمین

حبیب سهرابی

بیجار گروس

شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۸

صفحه ای از کتاب هاوکینگ


نام کتاب: روزگاری جنگی در گرفت

نویسنده: جان اشتاین بک

ترجمه: محمدرضا پورجعفری


نوع کتاب: صوتی

صدا: بهروز رضوی

قالب کتاب صوتی: روایی (= یک نفر از روی کتاب می‌خواند)

مدت زمان کتاب: حدود ۳ ساعت

منبع دانلود: نرم‌افزار ایران‌صدا


تاریخ شنیدن: هفته‌ی آخر اردیبهشت ۱۳۹۸


معرفی و بررسی:

بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

این کتاب صوتی ، خلاصه‌ی رمان اصلی می‌باشد که توسط رادیو ،تهیه و تنظیم شده است و شامل خاطرات نویسنده‌ی کتاب بعنوان یک خبرنگار امریکایی از وضعیت نیروهای امریکایی در جنگ جهانی دوم و مسائل اجتماعی پیرامون این جنگ می‌باشد.


الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ

حبیب سهرابی

بیجار گروس

۹۸/۰۲/۳۰


نام کتاب: عالم عجیب ارواح

نویسنده: سید حسن ابطحی


نوبت و تاریخ چاپ: اول ، ۱۳۷۱

ناشر : نشر حاذق - قم 

تعداد صفحات: ۲۴۰ صفحه وزیری.

عکس : ندارد

شابک: ندارد


** تاریخ ورود به کتابخانه‌ی شخصی: یکشنبه ۹۷/۱۰/۲۳ با تشکر از آقای صحرایی


* تاریخ مطالعه‌ : مطالعه‌ی اول از یکشنبه ۹۷/۱۲/۱۲ (۲۱:۵۴) تا شنبه ۹۸/۰۲/۲۸ (۲۰:۱۱) 


کتاب عالم عجیب ارواح نوشته سیدحسن ابطحی چاپ ۱۳۷۱

* معرفی و بررسی:

بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ


این کتاب در مورد روح و شناختن روح می‌باشد و نویسنده برای اینکار به مطالبی از کتاب‌های روح‌شناسان غربی و کتب مذهبی و نامه‌هایی که برای خودش از طرف افراد مختلف ارسال شده و . استناد نموده است. بیشتر مطالب کتاب شامل خاطرات افراد مختلف از ارتباط با ارواح است.

کتاب به سه بخش تقسیم شده است که شامل : روح در عالَم قبل از این عالَم - روح در این عالم - روح در عالم بعد از این عالم می‌باشد.


فصل اول کتاب در خصوص وجود روح قبل از این عالَم و این دنیاست. نویسنده با استناد به برخی احادیث و برخی کتاب‌ها و خاطرات و نامه‌ها، درصدد اثبات تناسخ روح و یا به عبارت دیگر انتقال روح از یک جسم به جسم دیگر است.

نویسنده می‌گوید اینکه ما ، یک مکانی را و یا جایی را می‌شناسیم که قبلا در آنجا نبوده‌ایم اما احساس می‌کنیم برایمان آشنا است به این خاطر است که روح ما در سال‌های بسیار دور و در جسم انسانی دیگر که حالا مُرده در آن مکان حضور داشته و زندگی می‌کرده است و حالا ، آن روح با تولد ما به جسم ما منتقل شده است!.

نمی‌دانم این مطلب چه مقدار درست و واقعی است اما من هم گاهی برایم پیش آمده که احساس کرده‌ام مکانی یا صحنه‌ای را که برای بار اول است دیده‌ام و از قبل آنجا نبوده‌ام ، قبلا دیده‌ام و برایم آشنا است. 

البته بعضی‌ها می‌گویند که این حالتِ آشنا بودن یک مکان یا یک لحظه،  از عجایب مغز انسان است و ربطی به تناسخ روح یا همان انتقال روح از بدن انسان مرده به بدن انسان متولد شده ندارد. در هر حال الله اعلم.

پر جنجال‌ترین بحث‌هائی که مربوط به روح است مسئله‌ی زندگی روح در عالَم قبل از این عالَم است. زیرا جمعی از فلاسفه و دانشمندان ″علم‌الروح″ که متوجه‌ی زندگی روح در عالم قبل از این عالم شده‌اند معتقد به ″ تناسخ ″ گردیده و می‌گویند روح انسان در عوالم قبل با جسدهای مختلف به دنیا آمده و از دنیا رفته و مکرر این برنامه را ادامه داده تا به کمال رسیده و سپس آزاد گردیده است. . » (ص ۱۷ ).

موضوع تناسخ روح ، چند اِشکال یا ″ جای بحث ″ دارد:  در مورد انتقال روح از یک جسم به جسم دیگر ، بحث این است :  وقتی یک نفر که روح در بدن اوست و با آن جسم و روح، کار خوب می‌کند و انسان درست کرداری است . و سپس بعد از مرگش، روحش به فرد دیگری منتقل می‌شود که گناه می‌کند و یا ظلم می‌کند ،و سپس می‌میرد و همین‌طور تا چند انسانِ خوب و بد ، این روح منتقل می‌شود. دقت کنید ! ؛ چه کسی پاسخگوی افرادی است که توسط یکی از اجساد صاحب این روح، به آن‌ها ظلم شده است؟ اگر در قیامت یکی از این افراد تحت ظلم ، از یکی از صاحبان این روح ، راضی نشود و بخواهد که خداوند او را مجازات کند، آنوقت این روح چرا باید مجازات شود فقط به این خاطر که به جسم یک انسان گناهکار و ظالم منتقل شده است؟ شاید یکی بگوید که : فقط ″جسم ″ باید مجازات شود؛ خوب جسم بدون روح که بی‌معنی است، مثل این است که شما بروید و از قبرستان ، یک جسد بی‌جان را بیرون بکشید و به جرم ظلم کردن، آن جسد را مجازات کنید! ، آن جسد، دردی احساس نمی‌کند! . پس برای مجازات چه باید کرد؟ . اینطوری بحث ″ پاداش و عذاب ″ به مشکل می‌خورد و پاداش یا عذاب بی‌معنی می‌شود!.


البته حرف و بحث و بهانه و دلیل زیاد است؛ مثلا به چند نمونه دقت کنید:  یکی ممکن است بگوید که خوب ، این روحِ ظالم در پی انتقال به اجساد مختلف و درست کردار ، پاک شده و به کمال می‌رسد و روحی هم که به او ظلم شده در مراحل مختلف به کمال رسیده و در نهایت به مرحله‌ی بخشش و گذشت می‌رسد؛ و یا اینکه یکی بود که در یک دوره‌ی زمانی، روح در یک جسم ظالم قرار می‌گیرد و در یک دوره در یک جسم مظلوم و اینطوری پاک شده و در نهایت به کمال می‌رسد و . ؛ سؤال این است که چرا آن ″ اجساد ″ که زجر دیده و مورد ظلم بوده‌ و تحت اذیت و آزار قرار گرفته‌اند به وجود آمده‌اند؟ فقط برای اینکه یک روح ، به کمال برسد؟! مگر جسم ، آسیب ندیده و زجر نکشیده؟ چه کسی جواب این جسم ( که جدا از روح است ) را می‌دهد؟ این همه زجر و شکنجه فقط برای اینکه یک روح به کمال برسد؟ نمی‌شد که این روح ، اصلا خلق نمی‌شد تا این همه شکنجه به وجود نمی‌آمد ؟


بحث بعدی، بحث سوءاستفاده از این موضوع تناسخ است. دقت کنید : من می‌دانم که روحی که متعلق به من است یا در جسم من است ، در نهایت با انتقال به اجساد مختلف به پاکی و کمال می‌رسد، خوب؟ ، پس چرا من به لذت‌ها و خواسته‌هایم نرسم و با بی‌قیدی و شهوترانی و غیره از زندگی‌ای که به من داده شده لذت نبرم ؟ ،  مگر قرار نیست که این روح در نهایت پاک شود؟ بگذار در جسم یک انسان دیگر به پاکی برسد!. بگذریم.

به طور کلی و بدون توضیح، اِشکالات تناسخ ارواح عبارتند از : سوءاستفاده‌ی یک جسم - نبودن و یا بی‌معنی بودن پاداش و عذاب - ظلم بر جسم یا روح - پاسخگو نبودن روح یا جسم و یا نامشخص بودن پاسخگو در گناهان و. .


این مطلب از کتاب ، زیبا و جالب و درست است : . هر مریضی ، هشتاد درصد دارویش در وجود خودش که همان تلقین سلامتی باشد وجود دارد . و در مقابل هر کسی می‌تواند بوسیله‌ی تلقین ، خود را مریض کند، لذا گفته‌اند : دوائک فیک و دائک منک ، یعنی دوای امراض تو در وجود تو است و همچنین درد و مرض تو از خود تو بوجود می‌آید . تلقین چه امراض صعب العلاجی را بوجود می‌آورد و همچنین تلقین چه امراض سختی را از بین می‌برد و بالاخره در اینجا توصیه‌ی من به مریض‌ها اینست: این دارو خرجی ندارد تا می‌توانید بخود تلقین سلامتی بکنید ، حتی اگر به زبان مکرر بگویید ″من سالمم″ برای شما مفید خواهد بود.» ص۱۳۹ و ۱۴۰.

داستان‌های هر فصل با ذکر منبع می‌باشد اگرچه در بیشتر صفحات ، پاورقی چاپ نشده و احتمالا به دلیل مشکلات چاپی بوده است.

مطالعه‌ی این کتاب زیاد طول کشید ، چرا؟ به طور دقیق و واضح نمی‌دانم.


الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ

حبیب سهرابی

بیجار گروس

۱۳۹۸/۰۲/۲۸


کتاب عالم عجیب ارواح نوشته سیدحسن ابطحی چاپ ۱۳۷۱


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

بهترین سایتهای کلیکی سهیل سیاح خرید مبلمان اداری دفتر کار روان شناسی ستاره حیدری هیئت فرهنگی مذهبی نینوا سیگماسیس انجمن داستان کویر سبزوار عمومی طراحی سایت رویت بلاگ | آموزش تخصصی رویت